دسته‌ها
ازدواج مسائل جنسی

پسرم مثل دختر ها رفتار میکنه

پسرم مثل دختر ها رفتار میکنه

رفتار دخترانه برادرم ,برادرم مثل خواهر میمونه ,دوست پسرم مثل دختر هاست

سلام
من یه برادر ۴ ساله دارم که از وقتی که به دنیا اومد دختر پسرای فامیل ما شروع کردن

به ازدواج کردن یعنی تا الان که ۴ سالشه حدودا سالی دو یا سه بار عروسی رفتیم البته بگم

که خونواده ی مذهبی هستیم و عروسی مختلط نداریم

ولی چون برادرم کم سن وسال بود هم توی زنونه میرفت هم مردونه!

یکی دو سالی هست که برادرم علاقه ی شدیدی به جشن عروسی داره یعنی

طوری شده که با لباس های مادرم خودشو عروس میکنه و دست میزنه میچرخه و این

کار بازی هر روزش شده من برادرم رو مسجد میبرم مراسم های مردونه میرم مجبورش میکنم

که این کارو نکنه البته به زور مثلا میفرستمش بیرون دوچرخه بازی کنه یا براش ماشین و

تفنگ اسباب بازی میخرم ولی بازم خلق و خوی دخترانه از سرش نمیپره و تمایلی به بازی با اونا نداره .

به نظر شما مشکل داره برادرم؟ ایا با بزرگتر شدن خوب میشه؟

از چه سنی به بعد به صورت بیماری میشه بهش نگاه کرد؟

نظرات (۲۰) – نمایش (۸۱۲) – بخش نوشتن نظر

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۰
به نظرم ببرش پیش روانشناس اطفال چون معمولا بچه ها شخصیتشون تا پنج سالگی شکل میگیره.
اگه الان درمان نکنی خدایی نکرده پس فردا اقایون از داداشت سواستفاده میکنن به خاطر این اخلاقش.

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۰
به نظرم ببرش پیش روانشناس اطفال چون معمولا بچه ها شخصیتشون تا پنج سالگی شکل میگیره.
اگه الان درمان نکنی خدایی نکرده پس فردا اقایون از داداشت سواستفاده میکنن به خاطر این اخلاقش.

 

لیلی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۳
سلام.من میخواستم بدونم اگه بکارت یه دختر با فشار زیاد اب پاره بشه.دکتر میفهمه که دراثر رابطه جنسی نبوده؟؟؟توروخدا جواب بدین

از کجا میشد بفهمم که دراثر خودارضایی با اب,اب داخل واژن رفته یا نه؟؟

سلام
بله پزشک متوجه میشه
سوال دوم رو خانم ها بهتر میتونن جواب بدن

 

reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۸
آره بابا معلومه که خوب میشه!
الان اینکارهارو زیاد دیده و یاد گرفته … اگر کسی نخنده و تشویقش نکنه کم کم از سرش میفته!

برخورد های سلبی هم لازم نیست … بچه است بابا نگران نباش

 

پریسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۰
در کنار مشاور رفتن میتونید به کلاس های رزمی و یا ژیمناستیک بفرستینش که خلق و خوی دخترونه از یادش بره.

 

نازنین(شعبه دیگری ندارد) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۵
خب ممکنه این رفتارش موقتی باشه و کم کم از سرش بیفته. یعنی کلاً همه کاراش دخترونست؟ هیچ بازی و رفتاری که مخصوص پسرا باشه رو انجام نمیده؟ وسایل بازیش هم دخترونست؟ بازی های دخترونه،لباس دخترونه دوس داره؟ دوست داره لاک بزنه؟ دوست داره دائم این رفتارارو داشته باشه یا نه یه وقتایی فقط؟ اگه هم دوست داره لباس دخترونه بپوشه،هم بازی های دخترونه دوست داره و هم دوست داره با دخترا بازی کنه،خب یه مقداری جای نگرانی هست. اگه راجع به ترنس ها مطالعه کرده باشید،هم پزشکان هم خود اون افراد میگن که از دوران کودکی(از سنین خیلی پایین)رفتارهایی مخالف با جنسیتشون داشتند،یعنی روحشون با جسمشون سازگار نیست. اگه رفتارهای برادرتون خیلی دیگه دخترانه هست و باعث نگرانیتون شده،توصیه میکنم با یه روانشناسی که در این زمینه تخصص داره صحبت کنید.
شما مجبور به کاریش نکنین،فقط تشویقشم نکنین،مثلاً وقتی لباسای مادرتون رو میپوشه و میرقصه،بهش توجه نکنید،اصلاً کسی قربون صدقش نره،نه دعواش کنین و نه تشویق،به افراد خونوادم بگین که همه همین رفتارو داشته باشن،گاهی بچه ها برای جلب توجه اینکارارو میکنن. یه مدت بی تفاوت باشین،اگه بازم از سرش نیفتاد،دیگه حتماً باید به یه مشاور مراجعه کنید. امیدوارم که مشکلی نباشه.

 

باید امشب بروی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۸

اگه برادرتون از جنسیت خودش ناراضی نیست، یعنی بدون اینکه از پسر بودن خودش ناراحت باشه چنین رفتارهایی انجام میده به نظر نمیاد مشکل حادی باشه و بیشتر ناشی از همون مسایلی هست که مطرح کردید. اما در نظر داشته باشید رفتار شما با برادرتون به تنهایی کافی نیست، کسی که میتونه روی رفتار مردونه برادرتون بیشترین تاثیر رو داشته باشه پدرتون هست، ارتباط برادرتون رو با پدرتون بیشتر کنید، در این سن پسر پدرش رو مرد روی زمین میدونه

کفش هایت کو؟

کفش پسرونه؟

 

اونور مرز شقایق…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۱:۴۳
نمیخوام حکم قطعی بدم و دلواپستون کنم ولی شاید وشاید و شاید و احتمالا برادرتون ترنسکشوال(تراجنسی) هستند بدین معنی که جسم و روح انها کاملا متفاوت است(یکی مردانه و یکی زنانه) که عامل این اختلال کاملا مشخص نیست ولی عده ای احتمال میدن شوک عصبی در سه ماه اول حاملگی میتونه این اختلال رو ایجاد کنه
حتما حتما فورا و در اولین فرصت ببرینش دکتر روانپزشک که مشکل برادرتون رو تشخیص بدن و در صورت نیاز درمان رو شروع کنند
فقط اینو بگم که اگه تراجنسی باشند با بزرگتر شدنش مشکل حاد تر میشه و تو حدود ۱۳ سالگی به بعد داداشتو با ارایش کامل دخترونه میبینی پس یه وقت فک نکنین که با گذشت زمان درست میشه و همین فردا ببرینش دکتر
یکی از اقوام ما تو مرکز بهداشت اطراف شهر کار میکنه و میگفت که پسر تقریبا هم سن برادرتون که اونجا میاوردن واسه واکسن من بهش مشکوک شدم و از مادرش سوال کردم و مادرش گفت که ما هم بهش شک داشتیم که بردیمش دکتر تو مرکز استان(تبریز) و تشخیص دادند که تراجنسی هستند و ما هم الان نگران بعد بلوغش هستیم
فقط بگم که من متخصص نیستم و فقط بطور اتفاقی تو اینترنت در مورد تراجنسی ها خوندم و قرار نیست حرف من حتما درست باشه و ازتون میخوام ببرینش دکتر که اون تشخیص بده و الکی با حرف من نگران نشین

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۱:۵۲

سلام

من پنج تا برادرزاده پسر دارم، دو تاشون تا چهار پنج سالگی همینجوری بودند، بعدش رفتار و اخلاقشون یهویی مردونه شد و دیگه حتی کسایی رو که می رقصند رو هم مسخره می کنند. درست میشه، نگران نباشید، بعضی پسر بچه ها خیلی لطیفند (بر عکس زمانی که بزرگ میشن!)

 

فاطیماه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۲:۰۴
حتما باید ب روانشناس و شایدم روانپزشک مراجعه کنید چرا ک شخصیت بچه زیر ۶سال شکل میگیره، و هم اینکه برخورد درست و صحیح جوری ک بچه اذیت نشه رو بهتون توضیح میدن و اگه درمان خاصی لازم بود هرچ زودتر شروع بشه اثر بیشتری داره،

ممکنه ترنس باشن،
خوب رفتارا و کارهاشون رو تحت نظر بگیرید تا بتونید تاریخچه صحیحی ب روانشناس بدید و بتونید درمان درست رو انجام بدین
از اینکه شما بعندان یه برادر ایتقد توجه دارید و پی درمانید جای امیدواری و خوشحالی داره
موفق باشید
یا حق

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۷
با برخورد شدید و یا نهی کردن مکرر باعث میشید توجهش جلب بشه و از سر لجبازی تکرار کنه یا متوجه تفاوتش بشه و به لحاظ روحی هم گرایشاتش تحت تاثیر قرار بگیره
باید غیر مستقیم این عاداتو کمرنگ کنید
مثلا وقتی رفتار پسرونه داره حسابی تشویقش کنید، البته نه اینکه بگید آفرین که مثل پسرا رفتار کردی، بلکه بگید آفرین پسرم یا داداش کوچولو که انقدر قوی و زرنگی، یا مثلا داداشی تو که زورت زیاده میای کمک کنی فلان کارو انجام بدیم
دیگه تو مجلس زنونه نبریدش و لوازم زنانه مثل وسایل آرایشی رو از دیدش دور کنید و جلوی اون رفتارای دخترونه مثل لاک زدن یا آرایشو انجام ندید
سعی کنید دست جمعی بازی های پسرونه کنید و برای موفقیتش تو بازی کلی تشویقش کنید
از پدر یا برادرتون بخواید که به شوخی باهاش کشتی بگیرن و اجازه بدن نیمی از مواقع اون برنده باشه و احساس قدرت کنه
دیگه جلوش از دختر بچه ها یا با نمکی و زیباییشون تعریف نکنید
بزارید با پسر بچه ها بازی کنن و با هم واسه دخترا کری بخونن، مثل اون شعرای پسرا شیرن، مثل شمشیرن و …!!!
براش کت و شلوار بچگونه بخرید و کراوات بزنید بعد ازش تعریف کنید و بگید میخوایم بعدا دومادت کنیم
این کارا در دراز مدت میتونن این عاداتو از بین ببرن، اگر انشاالله مشکل جدی نباشه با این مسائل از بین میره. اگر دیدید داره واکنش منفی نشون میده یا کنارگیری میکنه و گوشه گیر شده حتما برید سراغ مشاور
موفق باشید

 

به سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۳
شما که تخصص ندارین تا تشخیص بدین که این حد ازرفتارهای برادرتون نرماله یانرمال نیست . پس زیاد مضطرب نشین و نترسین وبه برادرتونم انگ چیزی نزنین  . شاید عادی باشه .

اگرخیلی نگرانی به جای مضطرب شدن ونگرانی بهتره ببرین پیش یه متخصص حاذق و شناخته شده که روانشناسی یا روانپزشکی که کارش روانشناسی کودکه .
اگر تهران هستین ٫تو شبکه های تلویزیونی میان خیلی شناخته شده وماهرن ببرین

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۵
اکثرا میگن این حالت طبیعی هست بعدا که پسرها بزرگتر شدن این رفتار از بین میره ولی ما یه پسری داشتیم تو فامیل از بچگی با خانم ها بزرگ شد یعنی یا با همسن های مامانش که خانم بودن بود یا همبازیهاش دختر بودن الان که سنش زیاد شده رفتارهای اوا خواهری داره اصلا برای خانم ها هیچ جذابیتی نداره با اینکه خیلی از لحاظ جنسی فعال هست و نامزد داره ولی کلا حرکات و رفتارش عین خانم ها هست برای همین به نظرم داداشتون رو الان که بچه هست  اصولی درمانش کنید.

 

… 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۶
یسری ادما هستن که روحشون دختره و جسمشون پسر…یا برعکس

اگه اینستا دارید حتما باید سایه چشمکو بشناسید!!ی دختریه عمل کرده،قبلا پسر بوده:|
نمونه های زیادی هست اینطور،من یکیو میشناسم ک دختره ولی ب کارای پسرونه علاقه داره
ادمای زیادی هستن ک اینجوری هستن،حتی چیزعادی ای شده تو ایران و مجوز تغییر جنسیت این ادما صادر شده
البته با تستای فراواااان ک مطمئن بشن اینطوری هست واقعا

 

بانو 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۳
داداشه من که تا ۱۰ سالگی این مسخره بازیاش بود یا لباس عروس و کفشه پاشنه دار تن میکرد و میرقصید یا چادر میبست و  گریه و عزاداری…الان برای خودش مردی شده نترس خوب میشه اما بهش نخندین و ببرینش تو محیط های مردونه اخه یک دکتر روانشناس میگفت اگه یک پسر زیاد لاک بزنه و کارای دخترونه کنه و جلوگیری نشه البته با اخلاق خوب ها نه اجبار ممکنه بزرگ که میشه هم جنس باز شه…همش بهش بگین مردی چقد سبیلاشو از این حرفا

 

بی تا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۰
ممکنه برادرتون ترنسکشوال باشه یعنی یه دختر توی جسم پسرونه..البته فقط روانشناس میتونه تشخیص بده..این سن سن حساسی برای برادرتون هست حتما این موضوع رو بیشتر بررسی کنید شایدهم بعد از مدتی رفتارش تغییر کرد اما به هر حال نباید نادیده گرفته شه..

 

به من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۲
اشتباه نکن ، پسرها بزرگ هم میشن لطیفن ولی بروز نمیدن.

متاسفانه تو ایران اینجوریه که فکر میکنن مردها احساس ندارن و این حرفها

 

؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۹
الان زوده برا اینکه بگید مشکل داره ولی میتونید ببریدش روانپزشک
همبازیاش بیشتر دختر هستن؟ بیشتره اوقات با شما هست؟>
یه وقتایی قبلا شاید زیاد ذوقش کردید به خاطره اینکاراش
با باباش باید صمیمی تر بشه
کمبوده محبته پدر هم  باعث میشه
خیلی استرس نداشته باش چون خیلی احتمالا میشه داد
مثلا روحیه هنری داشته باشه داداشت نقاشی بهش یاد بده
پسرای روحیه لطیف دارن اونا هم رقص دوس دارن عروسی و جشن دوس دارن
پسرا از دخترا بیشتر زیبایی جذبشون میکنه
الان لباس پسرونه که میپوشه یا با اسباب بازیهای پسرونه بازی میکنه ذوقش کنید
ولی کارای دخترونه که میکنه اصلا هیچ توجهی نکنید نه ناراحتی بروز بدید نه خوشحالی اصلا نگاش نکنید

 

؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۹
الان زوده برا اینکه بگید مشکل داره ولی میتونید ببریدش روانپزشک
همبازیاش بیشتر دختر هستن؟ بیشتره اوقات با شما هست؟>
یه وقتایی قبلا شاید زیاد ذوقش کردید به خاطره اینکاراش
با باباش باید صمیمی تر بشه
کمبوده محبته پدر هم  باعث میشه
خیلی استرس نداشته باش چون خیلی احتمالا میشه داد
مثلا روحیه هنری داشته باشه داداشت نقاشی بهش یاد بده
پسرای روحیه لطیف دارن اونا هم رقص دوس دارن عروسی و جشن دوس دارن
پسرا از دخترا بیشتر زیبایی جذبشون میکنه
الان لباس پسرونه که میپوشه یا با اسباب بازیهای پسرونه بازی میکنه ذوقش کنید
ولی کارای دخترونه که میکنه اصلا هیچ توجهی نکنید نه ناراحتی بروز بدید نه خوشحالی اصلا نگاش نکنید

 

حجت 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۸
پسر بچه رو باید بزنی بندازید تو کوچه با خاک خول بازی کنه :))
دسته‌ها
ازدواج

پسر ها برای ازدواج چگونه دختر هایی را دوست دارند؟

پسر ها برای ازدواج چگونه دختر هایی را دوست دارند؟

معیار مناسب ازدواج برای پسر ها ,آقایان دنبال چگونه دختری برای ازدواج هستند؟ ,مردان چه معیاری برای ازدواج دارند؟

سلام

لطفا آقایون جواب دهند

پسرای ۳۵ به بالا معمولا چه معیارهایی واسه ازدواج دارن؟

دید شون نسبت به زندگی مشترک چیه؟

نظرات (۲۷) – نمایش (۲۱۱۹) – بخش نوشتن نظر

 

کاه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۵ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۱
۳۵ به بالا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مگه اینا هنوز مجردن؟

 

میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۹
من که خودم بالای ۳۵ نیستم، اما بطور کلی هرچه سن آقایون بالاتر بره در انتخاب شریک زندگی کمی محتاطتر و بدور از احساسات عمل میکنن، این آقایون از قبل یه سری از معیارها و ملاکهای معین رو در نظر خودشون دارن.بهمین خاطر معمولا کمتر پیش میاد با همون نگاه اول عاشق یه دختر بشن(بر خلاف تازه جوانها که  معیارهاشون سفت و سخت و از پیش تعیین شده و  مشخص  و دست و پاگیر نیست)

معملا آقایون بالای ۳۵ بیشتر از اینکه مجذوب شیطنت دختر خانم بشن بیشتر طالب دخترای فهمیده و عاقل میگردن، بجای اینکه دنبال زیبایی های ظاهری بگردن خواهان زیبایهای شخصیتی و رفتاری هستن(مثلا طرز صحبت کردن، روابط اجتماعی،عقاید و …)
به طور خلاصه اگر نظر سنجی بشه بین این دسته آقایان که  شما از زندگی مشترک آرامش میخواین یا هیجان،فکر میکنم اکثرا آرامش را انتخاب میکنن.
البته این نکاتی که من گفتم کلی هستن و نمیشه به همه تعمیم داد(یعنی لزومادر مورد همه آقایون بالای ۳۵ صدق نمیکنه)

 

س 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۷
مثل اینکه اقای بالای ۳۵ نداریم.
اخه این سوالها چیه میان میگن فقط فلانی جواب بده و ….
میخواین امار بچه هارو بگیرین.
همه مردها هدفشون از ازدواج یه چیزه اینم سوال داره بچه جون.

 

دختر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۳
تا اونجایی که من تجربه کردم معمولاً معیارهای منطقی دارند

تا حدودی به علت تجربه زیاد سخت پسند اند
خواهان سرعت عمل بالا در مراسمات هستند
سازگاری و انعطاف پذیری بالای طرف مقابل رو با شرایط خودشون می خوان
در توافق با محل زندگی، میزان درآمد، میزان رفت و آمد با فامیل، مسافرت، تفریحات و …
احتمالاً پاک بودن دختر براشون خیلی مهمه، چون در این سن بیشتر به فکر تشکیل خانواده مستجکم و فرزندآوری هستند تا برآورده شدن نیازهای خودشون
چون چند تا از این آقا پسرا تا الان به بنده گفتن به علت اینکه اکثراً به ثبات مالی رسیدن از روش های دیگه هر جور دختری رو بخوان در اختیارشون هست
اما باید بررسی کنید چرا تا الان ازدواج نکردن، مثلاً یکی از دلایل شایع فوت پدر و مسئولیت خانواده و مادر و خواهرشون هست
با قطعیت نمی شه گفت همه پسرا تا این سن رابطه ای رو تجربه کرده باشند
پسر هم پیدا میشه تو این سن
اما در این صورت بهتره بنا به توصیه دکتر فرهنگ پسرا بعد از ۳۳ سال چکاب بشن
من که نمی دونم چرا خیلی به این جور پسرا گرایش دارم به نظرم تکلیفشون با خودشون مشخصه
اما خانوادم این حد اختلاف سنی رو نمی پسندن:(

 

به کاه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۳:۵۴
آره تعدادشون کم نیستن.شما اگه نظری داری بگو

 

پاییز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۴:۴۶
سلام

من بهتون میگم البته دخترم ، این جور افراد خیلی وسواس دارند و با هر دختری حاضر نیستند ازدواج کنند و فکر میکنند یه فرشته باید نصیبشون بشه و فکر میکنن خودشون بی عیب و ایرادن و کامل کاملن ، و هر چی هم میگردن دختری که میخوانو پیدا نمی کنند ، یه عدشون هم مقصر مادراشون هستند که فکر میکنند پسرشون خوش تیپ ترین آدم روی زمینه و هیچ کس لیاقت پسرشون رو نداره و هم شان خانوادشون نیست و در نهایتم تنها می مونند ، معیاراشون هم خیلی خنده داره که اگه دختره قدش یک سانت کوتاهتر از اون چیزی باشه که من میخوام دختر رده ، یا روی ظاهر طرف گیر میدن که چرا این شکلی بود و یه نگاه به قیافه ی خودشون نمیندازن .

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۳
ببخشید شاید به موضوع ربطی نداشته باشه. میخواستم درباره مسأله ای مشورت بگیرم. بنده ۱۹ سالمه و ترم سوم رشته مدیریت دولتی پیام نور هستم. به دختر خانمی علاقه مند شدم. نه برای دوستی برای ازدواج. تا حالا یک کلمه هم باهاشون حرف نزدم.وضع مالیمون خوب نیست و یک برادر بزرگتر دارم که در شرف ازدواج هستن.تا حالا از نظر رابطه با جنس مخالف پاک بودم و همیشه میترسیدم تو دانشگاه به دوستی کشیده بشم.بشدت علاقه مند به ازدواج از نوع  آشنایی سنتی هستم.بنظر شما چکار کنم؟؟؟ از طرفی وضع مالیمون اصلا خوب نیست. از طرفی به ایشون علاقه دارم. از طرفی همسن هستیم. کمکم کنید تا بهترین تصمیم رو بگیرم. از مشاوره تون مچکرم

 

غریب آشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۱
من یه پسر ۳۶ ساله ام و مجرد و خیلی غمگین از اینکه تا حالا مجرد موندم.

 درآمدم پایین نیست. تا دلتون بخاد تا حالا کیس رد کردم، البته حقیقتن خیلی دور بودند از معیارهای من. فقط یکی دو مورد بوده که اونا منو رد کردن.
ولی نمیخام چون بهترین سالهای عمرم سوخته، با هر کسی ازدواج بکنم.
باور کنید من معیارهای خیلی سخت گیرانه ای ندارم. ولی نمی دونم چرا هر چی گیر ما میاد، خیلی از معیارهای من فاصله داره؟
یه چند تا از معیارامو میگم به عنوان مثال: من میخام همسرم شاغل نباشه، ولی هفتاد درصد کیس هایی که به من معرفی میشن نه تنها شاغلند، بلکه خیلی هم به شغلشون وابسته اند.
انتظارم از سنو خیلی تعدیل کردم و الان ۳۲ و ۳۳ ساله هارو هم بررسی میکنم.
میخام خانومم محجبه باشه، ولی خیلی از موردا اینطوری نیستن.
الان پس از مدتها دو جلسه رفتم با دختری خواستگاری و صحبت. ظاهر دخترو خیلی نپسندیدم ولی خودمو قانع کردم که ظاهر عادی میشه. دختره شاغله و من هم نه میتونم و نه میخام که اونو از شغلش جدا کنم. توقعات مالی دختر هم پایین نیست. در بعضی از موارد دیگر هم خیلی نزدیک نیستیم، گرچه اشتراکاتی هم داریم.
در مجموع خیلی دلم با این ازدواج نیست، اما تحت فشار روحیم و نمیدونم چیکار کنم؟
شما جای من بودید چی کار میکردید؟

 

LOL 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۶
گویا همکاران اشاره میکنن که . . . . .  بعله . . . . . . . پسر بالای ۳۵ سال نداریم در این وبلاگ. :)))))))

 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۶
سلام

این پست رو بخون از +۵۰ تا نظرش فکر کنم یک چند تایش بالای ۳۵ باشه , اما به نظرم نظر پسر های بالای ۳۰  و۳۵ خیلی فرق نداره
“چند سوال داشتم از پسر های بالای ۳۰ ساله مجرد”

 

مریم گلی به میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۲
سلام .
بله واقعا طرز صحبت کردن خیلی مهمه اینو از اونجایی بهش اعتقاد پیدا کردم که قرار بود گوش شیطون کر بعد از چندسال دوری وانتظار به کسی که خییییلی دوسش داشتم (ودارم البته) برسم ایشونم ۳۲ رو میشه گفت تقریبا رد کردن ولی متاسفانه صحبت کردن غیرمحترمانه؛ یه فرد دیگه ای باعث رنجش ایشون شد و تمااااام آرزوهای من برباد رفت دریک چشم بهم زدنی ؛ به همین سادگی! جوری که بعد چندین ماه هنوزم باورم نمیشه… وهمه تقصیرات در نظر عزیزم به پای منه بدشانس نوشته شدو من موندم وحال بد اینروزای تلخ تر از تلخم..بیشتر از خودم نگران دل مهربون ونازک نارنجی عزیزم هستم که با این سوتفاهم ناراحتیش چندین وچند برابر شد در حالیکه فکر میکنه مقصر منم و از همه بدتر غم دلش رو نمیتونه هیج جایی بیان کنه
که گفت حافظ از اندیشه تو باز آمد ؟       من این نگفته ام آن کس که گفت بهـــتان گفت!

 

//به سوال کننده 

۱۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۹
اگه مرد نجیب و با خانواده ای باشه که تا ۳۰ سالگی ازدواج نکرده چند تا معیار برای ازدواج داره که اصلی یاش از نظر من اینا هست:
عشق واقعی=مردی که تا این سن ازدواج نکرده دلیلش اینه که ساده پسند نبوده و یک چیز خاص مد نظرش بوده که تا این سن پیداش نکرده. دنبالش هست تا روزی پیداش بکنه
خانمی برای زندگی= اینجور مردا یک خانم میخواد عاقل و فهیم و نجیب و اجتماعی که در زندگیش به آرامش برسه و از نگاه بهش لذت ببره.
زیبایی خانم= اینجور مردا سخت پسند در ظاهر همسرشون هستن و زیبایی خیلی براشون مهم هست.
همسری گرم مزاج= مرد وقتی سنش از ۳۰ رد بشه نیاز جنسیش بسیار شدید میشه و نیاز به همسری بسیار گرم داره و مسلما نیازهای جنسی خاصی داره.
درک متقابل= این جور مردا نیاز دارن چنان همسر فرهنگی و تحصیلکرده و عاقلی داشته باشن تا بتونن مثل دو تا دوست که کاملا همدیگر رو درک میکنن با هم زندگی کنند.

 

باران 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۴۰
به ناشناس فعلا درست بخون این جور عشقا عشق بچگی اخه بدون پول میخوای بری چی بگی
فکر کردی اونم میاد بله رو میگه
خودت بذارجای اون دختر ببین میتونی تحمل کنی خواهر خودت رو میدی به همچین پسری سربازی نرفتی پولم نداری برادر بزرگ هم داری یکم عقلانی فکرکن.

 

مینایی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۴

اقای نحفی لطفا این پست رو ثابت بذارین چند وقت

واقعا الان تعداد این ثسران بالا رفته و اکثرا خواستگاران این سنو دارن واقعا میخواییم نظراتشون رو بدونیم

واقعا ممنون میشم اینکار رو عملی کنید

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۷
به غریب آشنا

به نظرم بازم باید بگردی . حتمن دلخواهتو پیدا میکنی. باید به بقیه بگی دنبال چجور دختری میگردی .اینهمه دختر با شرایطی که شما میخای هست.

 

سوال کننده به غریب آشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۰۲
به نظرم معیارهای شما اصلا غیر قابل دسترسی نیست و حتما دختری با این خصوصیات رو خیلی راحت میتونید پیدا کنید.

بهتره وقتی دلتون با کسی نیست اصلا بهش فکر نکنید چون از چاله به چاه افتادنه.
من دور و ور خودم از این دخترا زیاد میبینم واسه همین می گم بگردید حتما پیدا میکنید.

 

به غریب آشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۸
به غریب آشنا

خب شما بازم صبر کن

شاغل هستن ایشون در حالی که شما نمیدونم چند سال این معیارو داری که شاغل نباشه ممکنه به مشکل بخوری مگر اینکه کلا از همه جوانب بسنجی و قبول کنی که خب مسئله ای نیست ولی دلت راضی نیست ادامه نده در مورد توقع اش هم که خب دختری که پرتوقع باشه دوست دارین و مشکلی ندارین یا نه ؟ببین اصلا نه با خودتون و نه هیچ دختر رودربایستی نکن به قول اقای مرادی میگفت مثلا شما این گل رو میینی می خوای یا نه تمام عوض اش می کنم و اینا نه شما دودلید ببین همه معیارهای خوب و بد که از ایشون فهمیدید رو بنویسین ببینین کدوم معیارها براتون مهمه که می تونید به خاطر اون یه معیارهای دیگه رو نادیده گیرین
مثلا شما شاغل دوست ندارید خب اما ممکنه ایشون محجبه باشن الان براتون کدومش مهمه محجبه بودن و یا شاغل نبودن ؟(هرچند هست بالاخره ۶ میلیون دختر در سن ازدواج هست نمیشه که نباشه ) ظاهرش هم باید به دلتون بشینه ممکنه براتون عادی بشه ممکنه هم نه یه موقع دیدین طرف زیبایی نداره ولی انقدر دوست داشتنی که شما هیچ وقت زیبا نبودن و یا عیبی گه داشته باشه به نظرتون نمیاد این فشار روحیتونو ممکنه اگه الان با این دودلی ازدواج کنید (ببینین کدوم معیارها براتون اولویتش بیشتر و ایشون داره یا نه)ولی اگه ازدواج کردین و خدایی نکرده چیزی نشد که فکرشو می کردین تبعاتش به مراتب ممکنه بیشتر از این فشار باشه
 در کل فکر کنید با ایشون ازدواج کردین و با همه ویژگی هایی که دارین و دارن و اون موقع رو تا جایی که میشه تصور کنید و یا حتی ایشون رو هم شریک کنید که مثلا الان ایشون شاغل و شغلش هم دوست داره و شما دوست دارین میاین خونه ایشون باشه و…هر خواسته ای که دارید
و اینکه شما ۳۶ سالته خب دختر از یه سنی به بعد دیگه نمیشه نمیتونه و یا نباید بیکار بمونه نمیشه میره درس میخونه بعد هم شغل دیگه تا این سن هم براش سخته که بیکار بمونه اما هست شما چه سن خاصی رو مد نظر قرار ندید و مشاور خوب و مومن و دسوز هم میتونه راهنما خوبی باشه

 

ال 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۶
کاش همه متاهل بشن از این پستا و جوابای غمگین  هم راحت بشیم والا 🙁

تاهل خوبه سخت نگیرید انقد به هم

 

مهرسا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۹
اصلا نمیشه گفت همه ۳۵ ساله ها یه معیاری دارن شاید بعضی هاشون درگیر درس بودن و بعد کار و تشکیل زندگی بعضی ها هم که کلا سخت گیر تو پسند کردن دخترها و بعضی ها هم داشتن کثافت کاری میکردن بعضی ها هم دارن خرج خانواده رو میدن بعضی ها طلاق گرفتن تو فکر همسر ششم هستن.

 

المیرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۲۹
غریب اشنا منم با سوال کننده موافقم انشالله اون فرد با معیارایی که در نظر دارید به موقعش پیدا میکنید هر چی قسمت باشه خیلی سخت نگیرید بالاخره ظاهر هم باید در نظربگیرید واخلاق هم خیلییی مهمه .شما همون پست “از ته دلم خانومم دوست ندارم بخونید لطفا” عجولانه تصمیم نگیرید هنوز وقت دارید من خیلی ها دیدم پسر ۳۷تاحتی ۴۰هم تشکیل خانواده دادن .

 

سارا ب غریب اشنا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۷
ببخشید دختر خانم چه توقعات مالی از شما دارن؟خودشون درامد بالا دارن یا نه ی شغل معمولی دارن؟

من که روم نمیشه ب خاستگارام بگم چی دارید و چی ندارید.

 

پاییز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۷
به غریب آشنا

سلام

قبول دارم وضعیت سختی دارید، ولی من اگه جای شما باشم اگه طرفم به دلم نشینه، هیچ وقت حاضر نیستم باهاش ازدواج کنم، هر چند که شرایط سختی داشته باشم .
اگه معیارهاتون واقعا در همین حد باشه که فکر میکنم شما خیلیاشو نگفتید ، به نظرم دختر اینجوری زیاد هست ،  یه کم بگردید پیدا میکنید، امیدوارم هر چه زودتر همسر مورد علاقتون رو پیدا کنید . براتون آرزوی خوشبختی میکنم.
موفق باشید.

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۷
منطقی ، محتاط ، خسته . واقعا خسته

 

متولد ماه می 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۵۲
یه کلام آرامش.از نظر جنسی نرمال وآماده برای تربیت و بزرگ کردن بچه.۳۵ سالمه و میدونم مردای مجرد تو این سن و سال فکر می کنن به اندازه کافی عقب هستن.زن زندگی میخوان.زن زندگی هم معیاراش مشخصه.

 

ترمیناتور 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۰ آبان ۹۴
  • ۱۱:۳۱
من  ۳۶  سالم  هست  و  مجردم  .

اینکه دختر بقول قدیمیا دست نخورده باشه ؛ از همه چیز مهم تره .
حالا سن و سالش توفیری نمیکنه .
چون خودم هنوز تا این سن پسر موندم .
در وهلۀ بعد کفویت و اخلاق و رفتار ؛ که اونام درطول زمان آشنائی
مشخص میشه .

 

تنها 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۱۲ دی ۹۴
  • ۰۱:۰۲
با سلام خدمت دوستان و عزیزان من ی دختر ۳۵ ساله ام و باتوجه به اینکه شاغل هم هستم اما خواستگارهایی که برام میان شاغل بودنم براشون خیلی مهمه و حتی بعضیهاشون در مورد حقوقم از من میپرسن که راستش برام خوشایند نیست و سوالاتی که اصلا نمیشه در موردشون حرف زد باور کنید نمیدونم چرا بعضی از اقایون و خونواده هاشون بهونه های الکی میارن که هم با احساس دختر و خونوادشون بازی میکنن اونوقت میگن دخترا توقع بالایی دارن بخدا اینطور نیست هدف هر دختری مطنا زندگی کردن و آرامش داشتن تو زندگی همین

 

مهد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۲۹ بهمن ۹۵
  • ۱۵:۱۸
خوشکلی و وضع مالی مناسب و اخلاق، و اختلاف سنی پنج شش سال کوچکتر، این معیار من مجرد در سی و پنج سالگی برای پیدا کردن دختر
دسته‌ها
ازدواج نگاه به نامحرم نگاه حرام

جذابیت دختر و جذب شدن

جذابیت دختر و جذب شدن

جذب شدن دختر ,جذابیت دختر دانشگاه ,احساس میکنم منو جذب میکنه ,جذابیت بیش از اندازه دختران

سلام

توی دانشگاه حدودا وسطای ترم ششم بود که با یکی از دخترای کلاس که از لحاظ زیبایی معمولی

و چادری و کاملا محجبه بود جلوی کلاس مواجه شدم قبلا هم اصلا صحبتی باهاش نکرده بودم

ایشون رو میدیدم اما از دور اما این اولین باری بود که فاصله یک متریم بود .

احساس خیلی عجیبی داشتم (مثل فیلم های تخیلی که یه شی به داخل سیاه چاله کشیده

میشه شی ذره ذره میشه) احساس میکردم از مغز استخوان های تنم از تک تک سلول های بدنم

احساس میکردم داره به سمتش کشیده میشه زودی از جلوش رد شدم و ازش دور شدم .

تا الان که ۲۲ سالمه و با خیلی از دخترای در مورد کارهای ضروری که داشتم صحبت کردم

ولی این اولین بار بود که این جور احساسی داشتم ( احساس دوست داشتن نبود چون یکی دیگه رو دوست داشتم )

یکی از دوستام قبلانا بهم میگفت یه پیر مردی بهش گفته ادما با خون جذب میشن من میگفتم یعنی چی؟

بعدا در موردش پرسوجو کردم فهمیدم اصالتا از شهر خودمه

نظرات (۲۱) – نمایش (۸۳۱) – بخش نوشتن نظر

 

شاخه نبات 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۵
چه خفن اون قسمت سیاه چاله که گفتی الان کلیف ما چیه بیام بگیم علت جذب چی متوجه نشدم الان سوالت چیه :/

 

مهدی کردی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۷
خیلی مواظب باش. منم دقیقا هم سن تو بودم که این حالت تو دانشگاه برام پیش اومد. سرگذشت تو رو که خوندم دقیقا یاد داستان خودم افتادم. سعی کن جوانب امر رو کاملا بررسی کنی. سعی کن بدون این که متوجه بشه زیر بگیریش و رفتاراشو بشناسی. ببین رفتاراش جلف و سبکسرانه هست یا نه. سعی کن در مورد شرایط خانوادیگیش شناخت پیدا کنی. سعی کن از ادمای معتبر و موثق دانشگاه دربارش تحقیق کنی. فقط حواست باشه قبل از اینکه خیلی بهش وابسته بشی سعی کن تکلیفتو باهاش یه طرفه کنی. چون اگه بهش وابسته بشی و وصلتتون سر نگیره ضربه شدیدی می خوری. اینو کسی داره بهت میگه که این راه رو قبلا رفته و بهای سنگین و خیلی تلخی هم تو این راه پرداخت کرده و اثار و عوارضش هنوز بعد از پنج سال ادامه داره

 

عمه خانم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۴۸
بزرگ میشی یادت میره ما هم سن های شما بودیم زیاد از این حسها میومد سراغمون الان به اون حس ها هرهر میخندیم.

 

سحر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۰
سرم گیج رفت با این توصیفاتت

 

خانوم ه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۱
خواهر گمشدت بوده :دی

 

امیر – متاهل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۲۰
بسم الله

این که طبیعیه کاملا…
یادمه تو دوران مجردیم(و حتی تا حدی الان که متاهلم) بشدت این احساس رو داشتم. خیلی شدیدتر از شما. یعنی فقط کافی بود دو تا صندلی اون طرف تر یکی از دخترای کلاس باشه و چادری هم باشه، مدام یه چیزی مثل آهنربا من رو می کشید اون سمت. و هر چی هم که باهاش مقابله می کردم اما باز انرژیش رو حس می کردم.
بیراه نیست که می گن ” جاذبه ” جنس مخالف.

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۳۸
جل الخالق
این مورد دیگه تا حالا مشاهده نشده، نظری ندارم
به فیلم های هالیوودی مراجعه بفرمایید
با احترام

 

۱۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۹
یعنی منظورت اینه که ممکنه خواهرت باشه؟ و مثلا خانواده بهت نگفتن؟

 

؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۸
رشتتون احیانا هنر یا ادبیات نیس؟

 

سوال کنند‌ه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۵
من فقط پرسیدیم آیا واسه شما اتفاق افتاده؟  چون تا الان فقط یه بار برام اتفاق افتاده و اون احساس اصلا شبیه به دوست داشتن یا علاقه به زیبایی‌ نبود (رک بگم دخترای خوشگل زمیبینم ولی احساسی که بهشون دارم اصلا شبیه اون احساسه نیست  درواقع جاذبه دختر خوشگلا در برابر جذابه همکلاسیم صفره )

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۳:۴۷
بسم الله!!!!!!!!!

 

سید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۲
سلام
اتفاقا برای من هم پیش اومده ! جالبه در دانشگاه و الانم ترم ۷ هستم :)) و جالبتر ۲۲ سالمه
آقا مثل من باش برو بش بگو !! من با یک کلمه گفتم میخوام برای ازدواج با شما اقدام کنم .
توجه داشته باشید که اگر برای دوستی برید جلو به مشکل برمیخورید . فقط نیتتون ازدواج باشه
موفق باشید

 

شاخه نبات 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۲۳
کنجکاوم ببینمش سوال دارم آیا اون بقیه به بقیه روجذب میکنه مثلا رفیقت یا دخترا اصن ؟ عاشق شدی

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۶
  سید: من دانشجو بیکار سربازی نرفته   برم جلو؟؟؟؟فک میکنی اون قبول کنه؟ سه چهارسال منتظرازدواج با من باشه و همه موقعیت های از دواجش(که پسرای با شغل و درامد اندیه ماه بعدخواستگارمیتونن ازدواج کنن)رو رد کنه؟

حرفت واسه من قابل درک نیست

من فقط میخوام بپرسم اگه الان این موقعیت بیخیالشم  احتمالش هست که در اینده دیگه این جوراحساسی به هیچ کس دیگه ای نداشته باشم و حسرت این موقعیت از دست رفته رو بخورم؟

 

الی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۰
نیمه گمشدت نباشه!!!!من میگم برو بهش بگو دقیقا چه حسی داری حرف ازدواجو نزن وقتی نمدونی علاقه ای بهش داری یا نه!ببین اون چی میگه همین حسو نسبت به تو داره یا نه!خبرشا بدیا خیلی کنجکاور شدم!

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۱۹
شاید اونم شمارو دوس داشته باشه و اینطوری فک نکنه

شما یه اقدام بکنین ضرر نداره بعید میدونم بازم ازین حسا بیاد سراغتونا

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۴
درجواب
الی
:(برو بهش بگو دقیقا چه حسی داری)یه لحظه تصور کن در اون موقعیت اون چه فکری میکنه چه عکس العملی نشون میده؟(O_O)


پرتو خورشیدی*متاهل*( اینطوری فک نکنه) منظورتون رو متوجه نشدم

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۱:۳۶
میگم شاید اون مث شما فک نکنه شاید اون برعکس اینو فک کنه علاقه چه ها که نمیکنه

با توجه به این حرفا عرض کردم :
سید: من دانشجو بیکار سربازی نرفته   برم جلو؟؟؟؟فک میکنی اون قبول کنه؟ سه چهارسال منتظرازدواج با من باشه و همه موقعیت های از دواجش(که پسرای با شغل و درامد اندیه ماه بعدخواستگارمیتونن ازدواج کنن)رو رد کنه؟

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۰:۰۲
پرتو خورشیدی*متاهل*
پس یعنی برم جلو؟
من نمیدونم چی بگم چکار بکنم چیادرموردش باید بدونم(مثلا نامزد یاچیزای دیگه)

ببخشید اینجا سوال جواب خیلی طول میکشه لطفا اگه از نظر قوانین سایت اشکال نداشته یاشه توی بیتالک بهم بگید چکار کنم شناسه بیتالکم۵۵۳۴۶۵۶۷۰۰

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۲۰ اسفند ۹۴
  • ۱۲:۳۴
سالها گذشت اما کسی به جوابم رو نداد

 

پرتو خورشیدی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۵
  • ۰۱:۱۳
اگر کس دیگه ای رو دوس دارین چرا نمیرین سراغ همون؟

اگرم از همین خوشتون میاد برید خواستگاریش
دسته‌ها
ازدواج

رابطه تلفنی یا مجازی با نامزد خود

رابطه تلفنی یا مجازی با نامزد خود

در ارتباط بودن با عشق خود ,رابطه پیامکی با دوست دختر ,حرف زدن تلفنی با نامزد

سلام

از متاهلا میخوام تجربه واقعیشون و از مجردا هم تصورشون

یا دیده هاشون از اطرافیانشون را راجب سوالم بگن.

من دختری هستم که چند ماهه عقدم. من و شوهرم معمولا در هفته ۳-۴ شب

با هم هستیم مثلا از عصر میاد خونمون یا من میرم

خونشون تا صبح روز بعد که از هم جدا میشیم پیش هم هستیم .

ولی دیگه در طول روز هیچ رابطه پیامکی با هم نداریم و اگه اون روز نریم پیش

هم فقط عصر یا سر شب به هم تلفن میزنیم یعنی کلا حدود ۵ تا ۱۰ دقیقه

در شبانه روز رابطه تلفنی که اون هم بیشتر احوال پرسی و خبر گرفتن معمولی هست.

بعضی روزا میشه که من همون یک بار تماس روزانمونو باهاش میگیرم و بعضی

وقتا هم شده من دو روز پشت سر هم تماس میگیرم ولی رو بعد که منتظر تماسشم

زنگ نمیزنه و باز خودم زنگ میزنم وقتی هم که زنگ میزنم و میپرسم

چکار میکردی میگه بیکار یا مثلا تلوزیون می دیده ولی به من زنگ نمیزده.

( البته شاید اگه بیشتر صبر میکردم شاید خودش بعدش باهام تماس میگرفت. نمیدونم )

وقتی میشنوم بعضی شوهرا روزی چند بار به خانومشون زنگ میزنن یا پیام میدن

ولی ما اینطوری هستیم با خودم میگم اگه یک روز من زنگ زدم حداقل روز بعد و اون

سراغمو بگیره یا اگه دو روز پشت سر هم من زنگ زدم از دلم میگذره

که دیگه اگه اون زنگ نزد منم نزنم و سرسنگین شم.

ولی نمیدونم درسته یا نه. البته روی هم رفته اگه حساب کنم

بیشتر اون زنگ زده نسبت به من.

اصلا باید این حساب کتابا و فکرها را با خودم بکنم یا بی اهمیت از کنارش بگذرم .

نظرات (۱۹) – نمایش (۱۰۱۱) – بخش نوشتن نظر

 

س 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۲
بعضی مردها دوست دارن که مورد توجه باشن یعنی توقع دارن تو تو فکرشون باشی و بهشون زنگ بزنی ولی بعضی ها هم برعکسن دوست دارن خودشون شروع کننده باشن دوست پسر من شدیدا دوست داره من اول تماس بگیرم بعدش معلوم میشه اون دلش پرتره و بیشتر صحبت میکنه ولی دوست داره همیشه من شروع کنم از اینایی هست که دوست داره مورد توجه باشه منم دیگه عادت کردم.

 

سیدمحمد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۶ مهر ۹۴
  • ۲۱:۵۳
سلام خواهرگرامی
همسربنده هم دقیقأعین شماست وهمینطوری حساب کتاب میکنه ومثلأمیگه چرافلان ساعت زنگ نزدی یاچراپیام ندادی
ولی بخدامن منظوری ندارم وخب آدم همیشه که حس زنگ زدن وحرف زدن وپیامک دادن نداره
خواهشأبه مرداتواین زمینه هازیادگیرندین
یاعلی مدد

 

شباهنگ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۹
این افکار بی اهمیت رو که هر کدوم چقدر زنگ زدید بریزید دور و بجاش به آیندتون و چیزای مهمتر فکر کنید

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۱:۵۳
سوالت خیلی سخته

آخه ما که طرف رو نمیشناسیم
حدس یک: اون از تلفن خوشش نمیاد
خودت ببین کم حرفه یا فقط با تلفن کم حرفه ؟
حدس دوم: شما نوع صحبتت یه جوریه که اون تلفنی رو دوست نداره
خودت چند شب برنامه بریز هر شب یه مدل باش ببین اون چیکار میکنه تغییر میکنه یا نه؟
مثلا یه شب بی حوصله باش
یه شب شبیه خانم های سرد و افاده ای
یه شب مثل آن شرلی مدام حرف بزن
یه شب خیلی مهربون باش و قربون صدقش برو
یه شب حرف خاک بر سری بزن
یه شب رویاپرداز شو
حدس سوم: مشغله کاری داره یا فکرش در گیر چیزیه یا استرس ازدواج و … رو داره
خب اینو خودت اول حرفت بپرس
دقت کن ببین از اول آشناییتون همین طوری بوده یا تغییر کرده
حدس چهارم:کلا آدم سردیه
ببین آیا همیشه نسبت به تو بی تفاوته یا نه

 

امیر – متاهل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۲
بسم الله

این چیزا واسه آقایون می تونه طبیعی باشه
البته خوب نیستا… یه مرد با این که در حالت کلی این ویژگی رو نداره و این یک ویژگی زنانه ست، اما خوبه که یاد بگیره نسبت به همسرش این ویژگی زنونه رو داشته باشه.
اما به نظر من از نبودنش برداشت بدی نکنید، شاید از روی کم تجربگی باشه و کسی هم بهشون نگفته باشه این مسئله برای خانم ها مهمه.

 

عطیه۱۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۸:۵۵
سلام دوست عزیز . بی حساب کتاب بگذر. شیرینی زندگی رو که نباید با این فکرها خراب کرد . اگه مشکلی با هم ندارید یا وفتی با همید خوب و گرم رفتار میکنه پس وقتی زنگ نمیزنه یا پیامک نمیده  به این معنی نیست که فراموشت کرده . خب بعضی ها اینطوریند . تو گرمی رابطتون حفظ کن وفتی که بهت زنگ میزنه خیلی استقبال کن کلی خوشحالی کن تعریف کن بگو چقدر خوشحال میشی از شنیدن صداش و این حرفها … یا به جای زنگ زدن یه پیامک بده دلم برات تنگ شده برای شنیدن صدات …. ولی کلا زیاد سخت نگیر ……..و نکته اساسی هیچ وقت هیچ وقت زندگی خوب خودت رو با زندگی  دیگران مقایسه نکن . مقایسه در هر موردی آدم رو نابود میکنه …..

 

عطیه ۱۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۳
یه نکته ای هم یادم رفت در کامنت قبلی بگم اصلا مستقیم بهش نگو که بهتره بهت بیشتر زنگ بزنه بعنی من خودم دوست ندارم بخواد به خاطر حرف من این کار رو انجام بده دوست دارم از طرف خودش باشه ….میتونی بهش بگی این قدرخوبه که آدم یکی رو داره که هر روز حالشو بپرسه یا مثلا اینطوری حس مبکنی متعلق به کسی هستی که همیشه به یادته و کلا حرفهایی که حس اقتدارش رو برانگیخته کنی……….

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۱۶

معلومه که باید حساب کتاب کنی. وقتی آقایون سر هر چیز کوچکی حساب کتاب می کنن، چرا ما حساب کتاب نکنیم؟

دیگه بهش زنگ نزن. از بس بهش زنگ زدی پررو شده. اون قدر زنگ نزن تا خودش زنگ بزنه. وقتی هم زنگ زد خودت رو لو نده که به چه دلیلی زنگ نزدی. بلکه بگو سرم شلوغ بود یا چند روزه فلان کار رو دارم انجام میدم.

اگه رفتار درست رو یاد بگیری سر یه تلفن زدن ساده هی خودت رو ناراحت نمی کنی و حساب کتاب نمی کنی.

 

عروس خلیج فارس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۳
سلام

یاد نامزدی خودم افتادم.
امروز سرصبح به همسرم پیام میدادم فردا منتظر بودم اون اول پیام بده.خخخخ
بعد فردا بهش پیام نمیدادم ظهر ک میشد عوض اینکه من شاکی بشم ،همسر عزیز زنگ میزدن  شکایت میکردن ک تا الان چرا سراغی ازمن نگرفتی.سرت کجا گرم بودک نشد ی زنگ بزنی یا پیام بدی؟
اوووووه چقد ازاین حساب کتابا داشتیم.البته همسرم کارداشت و زنگ نمیزد بیکار میشد اولین کارش زنگ زدن به من بود.اما چقد طول میکشید تا سرش خلوت شه.ای خدااااا
اما تو همسرای خیلی ازدوستام دیدم ک بیشتر ازدودقه حرف نمیزدن ،یا اصلا پیامی چیزی نمیدادن.
خیلی ازمردها ازاینکارا دوس ندارن .یعنی اکثر مردهایی ک دورو برم دیدم اینجوری بودن .
 پس فک کنم طبیعیه تاحدودی .
نگرانی و ناراحت شدن سر همچین چیزایی بنظرم ارزش نداره.
حالا اولشه بذار یمدت بگذره عادت میکنی.

 

تازه عروس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۴
سلام

به نظرم این چیزا طبیعی اه.چون همسر منم هم این طوری بود یعنی بیشتر اول های ازدواجمون الان از بس بهش تذکر دادم خیلی بهتر شده از سره کار هم بهم زنگ میزنه. اوایل عقد یه دفعه سه روز زنگم نزد فقط یکی دوبار چت کردیم تو این سه روز داشتم دیونه میشدم کارم شده بود گریه بعدا بهش گفتم میگفت هنوز عادت نکردم و تلفن زدن برام مشکله . هر دفعه هم زنگ میزد اولش یه کم بد خلی میکردم و ناراحتی ام رو نشون میدادم. یعنی اول ها خیلی حرف خاصی نداشتیم پشت تلفن بزنیم باید کلی فکر میکردیم چی بگیم ولی خوب الان بعد از یک سال و چند ماه بهتر شده . مردها چون اهل تلفن زدن نیستن براشون یه کم سخته . شما اگه واقا اذیت میشی بهش تذکر بده و بگو وقتی زنگ نمیزنه چی میکشی خوب میشه

 

پری 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۶
عزیزم منم مثه تو حساب میکشیدم درکتمیکنم اما اصلا گیر نده وقتی زنگ زد تحویلش بگیر کم کم عادت میکنی

 

honey 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۲:۱۳
مردا زیاد تو قید این جور چیزا نیستن اصن فکر هم نمیکنن که ممکنه ما از بعضی کارا بدمون بیاد یا ناراحت بشیم
ولی زمان مکالمه خیلی بستگی به خودت داره که بتونی با توجه به فرد بحثی رو پیدا کنی که خوشش بیاد و حرف بزنه
من خودم با هر کسی موقع تلفن حرف زدن بحثایی میکنم یا موضوعاتی رو میگم که خوشش میاد وکسل کننده نیس معمولا تا حالا مکالمه کمتر از نیم ساعت با هیچ یک از آشنایان نداشتم(مدیونی اگه فک کنی پرحرفمD:)
دوران عقدم ۱٫۵ ساعت صحبت میکردیم
الانم که طرح ایرانسل اومده ۵۰۰۰۰ هزار تومن مکالمه داریم دیگه خب محدودیت یخد شده تا بیکار شدیم زینگ زینگ D:
این طرحها خیلی کمک حاله ها
اون موقعم از طرحه ۴ تا ۸ صب بهره میگرفتیم
بگو یکی از اینا بگیره ببین تغییری احساس میکنی یا نه
اگه تغییری احساس کردی که دیگه فک کنم حساب کتاب از نوع اقتصادی بوده
ولی خب خیلی باحاله این طروح:/

 

بارن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۴
واقعا اقایون اهل زنگ زدن نیستن مگر این که تازه نامزد کرده باشن کلا مردا درونگراین

من خودم گاهی اوقات میرم جایی کار دارم شوهرم یادش میره زنگ بزنه یکدفعه یادش
میوفته میگه چی شدرفتی کی برگشتی منم جواب نمیدم میگه باورکن یادم رفته بود
شاید نامزدشماهم مشغله کاری زیادداره زیادسخت نگیر

 

معصومه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۶:۱۸
حست رو درک میکنم

آقایون این تلفن زدن برای خانم ها خیلی مهمه خیلی بهتر اگر دوستشون دارید  این کار رو براشون انجام بدین و باعث دلگرمیشون تو زندگی بشید

 

المیرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۳۲
من از گوشی بدم میاد خیلیییی دیگه صحبت کنم کار واجب باشه نیم ساعت بعدش عصبی میشم گوشم داغ میکنه حوصله ندارم خخخخ همیشه رو سایلنته یا خونه جا میذارم همه شبکه های اجتماعی تلگرام واینستا که نصب کردم بعدش پاک کردم از تکنولوژی بیزارررررم

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۶
من حدس بزنم طرف مقابل کاری به جز مرگ و زندگی داره گوشیمو جواب نمی دم. کلا خوشم نمیاد از صحبت زیاد. ترجیح میدم زیاد تلفنی حرف نزنم. عوضش کسیو که دوس دارم میخوام کنارم باشه. مردا همشون از یک کنار عین منن

 

مریم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۲:۲۵
عزیزم شرایط منم کاملا مثل شماس ولی نگران نباش چون باشوهرم که دراین مورد حرف زدم گفت زنگ نزدن من دلیل به بی اهمیت بودن تونیس من علاقمو جور دیگه ابراز میکنم واسه همینم منم بااین مسله کنار اومدم وخودم بیشتر بازنگ واس وابسته اش میکنم طوری که اگه یه روز زنگ نزنم کلافه اس

 

باران 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۳ آبان ۹۴
  • ۱۸:۳۱
عزیزم مردها با هم متفاوتند همون جور که زن ها باهم متفاوتند ودر بروز احساسات هم با هم متفاوتند هیچ وقت شوهرتو با کسی مقایسه نکن شوهر هر کسی باید در چشم زنش بهترین مرد دنیا باشه

 

یگانه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۰ دی ۹۴
  • ۲۲:۵۵
منم همین مشگل رو دارم همش گریه میکنم
دسته‌ها
ازدواج

عذاب وجدان دارم بخاطر ازدواج

عذاب وجدان دارم بخاطر ازدواج

عذاب وجدان دارم بخاطر ازدواج
عذاب وجدان دارم بخاطر ازدواج

سلام

موندم بین دو راهی رفتن و موندن … من سال هاست از یه اقا پسری خوشم میاد یعنی اول فقط ازش خوشم

میومد چون با همه ی پسرای اطرافم فرق داشت ولی بهش حسی نداشتم ولی با گذشت

زمان یه حس خیلی قوی تو وجودم شکل گرفت شک ندارم که عاشقشم …

اون دنیامو عوض کرد بودنش تو قلب و فکرم زندگیمو تغییر داد …ادمم کرد …همیشه به

قسمت اعتقاد داشتم هیچ وقت حتی به خودم جرات ندادم از خدا بخوامش چون فک میکردم سهم من نیست …

یه ایه از قران بود ( بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را ) امید و تو وجودم زنده کرد

بهم جرات خواستنشو داد با تمام وجودم از ته قلبم از خدا خواستمش …

کم کم ایمان پیدا کردم دعام مستجاب میشه مطمئن بودم میشه … الان چند ساله که میگذره …

نمیخوام از خودم تعریف کنم ولی خدارو شکر هیچ نعمتی رو تو زندگیم کم نداشتم از نظر چهره

خانوادگی تحصیلات وضع مالی هیچی کم نداشتم خواستگارای خوبی هم داشتم ولی همه رو بدون فکر کردن رد میکردم …

حتی اگه میخواستم بهشون فک کنم همون اول راهی ناخوداگاه با اون مقایسشون میکردم و رد میشدن .

ولی الان خیلی دچار تردید شدم نه اینکه خدایی نکرده ایمانم ضعیف شده باشه ولی گاهی اوقات فک میکنم

شاید خدا نخواد مال من شه شاید صلاح خدا چیز دیگه ایی باشه شاید من لیاقتشو ندارم بلاخره اون

خدای همه ی ماست اونم حق داره این فکرا داره دیوونم میکنه …

به خود خدا قسم من به هر چی واسم بخواد راضیم با اینکه اون الان تموم زندگیمه

ولی اگه خدا نخواد حتی بهش فک نمیکنم ولی من نمیدونم باید چیکار کنم باید منتظر استجابت دعام باشم یا…

الان ۲۵ سالم شده خواهر کوچیکترم ازدواج کرده خانوادم بهم فشار میارن به خدا دارم داغون میشم ..

الان واسه اون یکی خواهرم خواستگار اومده ولی بابام گفته تا من هستم رضایت به ازدواج اون نمیده …

احساس گناه میکنم که شدم مانع ازدواج اونا . الان یه خواستگار دارم که مورد تایید

خانوادمه ینی هیچ بهونه ایی ندارم واسه رد کردن البته از نظر خانوادم اونا فقط به ظاهر ادما توجه میکنن …

الان نمیدونم چیکار کنم از یه طرف به رحمت خدا نگا میکنم به کریم بودنش به

مهربونیش نمی تونم ناامید شم ولی گاهی هم فقط به این فک میکنم که خدا حکیمه و شاید حکمت نیست …

نمیدونم چرا خدا تکلیفمو معلوم نمیکنه نمیدونم باید چیکار کنم …گاهی احساس میکنم

دعای من نزاشته اون تا حالا ازدواج کنه سرنماز از ته قلبم واسه خوشبختیش دعا کردم

هم اون خوشبخت شه هم من تکلیفم معلوم شه من خواست

خدا رو هر چی باشه قبول میکنم ولی دیگه کم اوردم دیگه نمیکشم .

حس بدی دارم احساس میکم بین زمینو هوا معلق موندم میدونم خدا همینجاست

منو میبینه صدامو میشنوه فقط نمیدونم چرا نمیزاره این بارو زمین بزارم …

نمیتونم ازش بگزرم چون فک میکنم به خودم ظلم میکنم اگه بخوام از دسش بدم .

اون لیاقتشو داره بهترین پسریه که تا حالا دیدم خیلی اقاست وقتی اونو دیدم نمیتونم

کسیو دوس داشته باشم از ایمانش خوشم میاد عاشق مهربونیو پاکیشم شرایط خانوادگیم

جوریه که خواستگارام کاملا با ملاکای من مغایرت دارن من نمی تونم حتی اگه بخوام

مطمعنم با این ادما خوشبخت نمیشم ولی بدونم خدا نمی خواد تمومش میکنم .

سخته ولی میتونم …کاش یکی میگفت چیکار کنم .کاش بتونید کمکم کنید …

من چیکار کنم ؟ ببخشید اگه زیاد شد واسم دعا کنید …

عذاب وجدان خواستگار
عذاب وجدان خواستگار
نظرات (۱۶) – نمایش (۷۳۳) – بخش نوشتن نظر

 

سپنتا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۱۸
خانوم به حرف پدرتون گوش بدید.همین و بس…..       .

 

سلام 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۰
چندسال…

خب چه میشه کرد واقعا؟
من برات دعا کردم… دعای توسل رو بخون…
من خودم اینجور موقع ها که گیر میوفتم تسبیح رو بر میدارم صدبار میگم( استخیرالله بالرحمه)
یعی از خدا طلب خیر میکنم…بعدشم میگم خدایا من که بجز تو کسی روندارم! آخرشم سجده میکنم و هرچی که توی دلم میگذره جوابمه!
نمیدونم درسته یانه… ولی اینطوری آروم میگیرم

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۸
سلام،
امتحان سختیه، بنده ی خوب و با ایمانی هستید، خدا حفظتون کنه.
اگه بشه از طریق واسطه ای که طرف مقابل رو بشناسه و معلوم نباشه از طرف شماست، فهمید که ایشون چه نظری درباره شما دارن، خیلی خوبه، ممکنه ایشون به آینده ی دیگه ای با فرد دیگه ای بیندیشه.

اگه این راه هم ممکن نبود میشه با خدا مشورت کرد، پیش فرد مطمئنی که اهل استخاره گرفتن باشه، استخاره بگیر، که آیا منتظر ایشون بودن به صلاحه؟ آیا به نتیجه ای میرسه؟

موفق باشید ان شاء الله

 

fateme Baghernia 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۰:۴۳
امیدوارم اگه خیر باشه خدارو به یأس دل عباسش ناامیدت نکنه تو همین شبای عزیز خاص حالتو خوب کنه برای منم دعا کنید منم تو و همچین شرایطی هستم شایدم بدتر گاهی دلم میخواد خدا مثل فیلما یه نور سبز بفرسته معجزه کنه انشاالله که میکنه

 

زهرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۱:۳۲
اینو از زبان یه دختر شهید خوندم: یه چله بگیر مثلا زیارت عاشورا یا دعای توسل یا هرچی بعد از چهل روز یه استخاره بکن از خدا بخواه که بهت بگه منتظر بمونی یا نه اگر خوب بود منتظر باش اگرم بد بود به خاستگارای دیگت جدی فکر کن

خوشبخت باشید…

 

حانیه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۴
بهترین کار اینه که بری حستو بهش بگی.اینکار بهتر از شصت سال پشیمونیه

 

… 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۴
سلام عزیزم
بزار یه نصیحتی بهت بکنم.من خودم هفت سال عاشق یه نفر بودم که تمام خواب و خوراکم شده بود!اون شاید حتی ماهی یبارم یادم نمیفتاد و از عشقم خبر نداشت.فقط من بودم که عاشقش بودم و زندگی رو به خودم حروم کرده بودم!!!تا این که کم کم سر و کله ی خواستگارا پیدا شد.منم میدونستم کارم اشتباهه و ممکنه هیچ وقت بهش نرسم.به محض مشرف شدن به مشهد از امام رضا خواستم اگه این عشق به صلاحم نیست و ایندم رو خراب می کنه عشقش و از دلم بیرون کن!!!!
یه کاری کن دیگه بهش فکر نکنم.شاید باورت نشه کم تر از یک ماه اصلا انگار نه انگار که من عاشق اون طرف بودم.چشام باز شد و دنیای واقعیت هارو دیدم!
همیشه ما وقتی یه خواسته ای داریم فقط برای اجابتش دعا میکنیم که شاید واقعا به صلاحمون نیست.یه بارم بیایم به خدا اطمینان کنیم بگیم خدایا اگه صلاح نیست اصلا از ذهنم بیرونش کن!اینجوری هم به صلاحمونه هم واقعا از ناراحتی و … خبری نیست.
شاید اگه ازدواج میکردم با اون طرف یا ازدواجش رو میدیدم داغون و خرد میشدم.اما اینجوری به ارامشی رسیدم که هیچ وقت تجربش نکرده بودم.
فقط فقط فقط از خدا بخواه

 

خواهرانه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۸
این عشق شما یه طرفه است.آیا اون پسر هیچ چراغ سبزی نشون داده؟به نظر من یه واسطه بفرستیدکه نظرشوبدونید. مثلا خواهرتون باش حرف بزنه وبگه شما خوشتون میاد ازش وخواستگاراتونو به خاطر اون جواب کردید. تااگه اونم حسی بتون داره زودتر اقدام کنه. بهتره باخانوادتون صحبت کنید وازشون بخواید بتون فشارنیارن وخواهرکوچکترتونو شوهربدن .خاصیت عشق اینه که آدم فک میکنه بهترازاون وجودنداره. در حالی که وقتی باش رفتیدزیریه سقف تازه میفهمیداینم یه آدمه مثل بقیه آدمای دیگه. هم خوبیهایی داره هم ضعفایی.اگه خواستگاری دارید که ویژگی های مثبت زیادی داره قبول کنید. بعدا که سنتون بیشترشد ومجردمونده بودید دیگه پشیمونی سودی نداره وهمین خواستگارا هم نمیان  وآدمای مسن و زن طلاق داده وشاید بچه دارمیان .

 

خواهرانه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۷ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۱
: افلاطون می گوید
اگر با دلت،کسی را دوست داری؛
زیاد جدی نگیر،چون ارزشی ندارد؛
زیرا کار دل دوست داشتن است
همانند چشم،که کارش دیدن است
امااگر روزی با عقلت کسی را دوست داشتی،اگرعقلت عاشق شد،بدان که چیزی را تجربه میکنی که اسمش عشق است …

 

عشق من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۸
 خدایا کمکمون کن آرزوهامون، خواسته هامون با حکمتت یکی باشه. همین. التماس دعا

 

ناشناس به خواهرانه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۱:۰۰
به نظرم افلاطون غلط میکنه.

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۱
هرچند من در مواقع عادی هیچ وقت این راه را پیشنهاد نمیدهم اما در مورد شما با توجه به میزان علاقه ای که از ان صحبت میکنید و وقتی که گذاشته اید، بهترین کار این است که از طریق یک واسطه مطمئن نظر آن آقا را نسبت به ازدواج با خودتان جویا شوید.

با این کار اگر نظرش مساعد نباشد تکلیف شما روشن است و یک عمر بدهکار خودتان نمیمانید و اگر هم موافق باشد که به مرادتان میرسید. ممکن است حتی به مسائلی پی ببرید که شما را برای همیشه از بند این عشق یکطرفه آزاد کند. تعلل نکنید و زودتر اقدام کنید تا مانع را از سر راه خواهرتان هم برداشته باشید.

پس از آن اگر بنا شد به خواستگاران دیگر فکر کنید بدون مقایسه و با دیدی عاقلانه و از ته دلتان انتخاب کنید چون نباید اجازه دهید یک علاقه یک طرفه هم زندگی خودتان و هم یک فرد بی گناه از همه جا بیخبر دیگر را خراب کند.
موفق باشید

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۲

دختر خوب عاقل باش.

چند سال بیخودی عمرت رو هدر کردی. می خوای وقتی سی سالت شد و خواستگارات خیلی خیلی کمتر شد اون وقت به خودت بیای؟

اون آقا پسر اگه شما رو می خواست تا حالا خواستگاری می کرد.

عمرت و جوونی و آینده خودت رو هدر نده.

با یکی از خواستگارهای مناسبت ازدواج کن.

 

دانشجوی مامایی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۳:۰۸
سلام دوست خوبم

با این افکار زندگی خودت را خراب نکن از کجا معلوم ک ایشان اصن حسی به شما داشته باشد.
در مورد خواستگار جدیدت هم عاقلانه تصمیم بگیر

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۱۹:۵۹
دست بکار شو.یجوری بهش بفهمون که میخوایش.اگرم خنگ بازی در آورد مستقیم و صاف و رک حرفتو بزن.بعدا حسرت میخوری..

 

ترنم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۵ مهر ۹۵
  • ۱۳:۱۲
گلم اشتباه نکن.به پسره بگو ولی طبق یه دعا کردن صبرکردن اشتباهه.من یکیو میشمناسم ۳سال واسه یکی همین طوری صبر کرد و همرو رد کرد اخرش یه روز دست پسره حلقه دید.بیخودی صبر نکن.خواستگار خوب داری جواب مثبت بده
دسته‌ها
ازدواج

چگونه پسر مورد علاقه خود را جذب کنیم؟

چگونه پسر مورد علاقه خود را جذب کنیم؟

جذب شوهر مود علاقه ,چگونه با پسر مورد علاقه خود ازدواج کنیم؟ ,چگونه با پسر مورد علاقه خود ازدواج کنیم؟ ,چگونه یک پسر را خواستگار خود کنیم؟

چگونه پسر مورد علاقه خود را جذب کنیم؟
چگونه پسر مورد علاقه خود را جذب کنیم؟

سلام

میخواستم از خوانندگان این وبلاگ بپرسم که چطوری میشه یه پسر رو

که ۵۰ درصد در مورد ازدواج با یه دختر فکر میکنه رو از این دو دلی در آورد و مطمئنش کرد!

آقایون لطفا بگین اگه یه دختری واسه ازدواج مناسب باشه اون دختر اگه چیکار کنه قصدتون حتمی میشه؟

مثلا بهتون محبت کنه, یطوری رفتار کنه که براش مهم نیست یا بر عکس یه طوری رفتار کنه که

یعنی براش مهمه, ازش در خواست کمک بکنه مثلا , یا احوالشو بپرسه زود بزود یا نپرسه؟

خانما هم لطفا اگه ترفندی بلدند در میون بگذارند. اگه تجربه ای دارند یا کسی رو دیدند که تونسته پسری رو تور کنه.

خیلی خیلی ممنونم از همه شما. لطفا منو دعوا نکنین که این چه سوالیه!

خب اینم یه سواله دیگه! اینم دغدغه یه آدمه که شما دارین لطف میکنین کمکش میکنین.

نظرات (۳۴) – نمایش (۱۲۷۴) – بخش نوشتن نظر

 

ناشناس۱ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۲:۰۵
سلام
مناسب بودنش(مناسب بودن دختر) رو شما تعیین نمیکنین، دلیل نیست از نظر اون پسر مناسب باشه حتما یک دلیلی هست که شک داره.

در مورد تور کردن فکر نمیکنم شدنی باشه بخواد میاد جلو، نخواد هیچ کاری نمیشه کرد.

 

خخخخ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۱۷
آآآآآآآی تیتر زده مدیــــــــــر

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی تیتر زده!!!!!!!

سلام
تیتر رو خود سوال کننده انتخاب کردند !

 

reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۵

سلام

خانوم محترم مطمئن باش اگر آقایی به جمع بندی ازدواج با دختری برسه، حتما میره مطرح میکنه و تنها کار دختر این میتونه باشه که با درخواست آقا برخورد غیر منطقی نکنه و خیلی مودب بگه با خانواده باید درمیان بذارید واسه خواستگاری و ……….

هر رفتار دیگه غیر این بکنی احتمالا همون ۵۰%(که البته خیال خودته) رو هم از دست میدی! و آقا فراری میشه

 

ابراهیم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۴۷
اگر می‌گفتید زمان خواستگاری و در گفتگو، می‌شد یه چیزی گفت اما من فکر کنم موقعیت شما متفاوت هست.

 

ستاره 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۴
سلام خانم نویسنده پست..ان شاالله که خیره
فقط میتونم تجربه خودمو بگم..اینکه هر وقت فهمیدم از پسری تا حدودی خوشم میاد و اون اقا هم از من خوشش میاد و من بش چراغ سبز نشون دادم، ایشون ول کرده رفته!!!!!!!!!!

اکثر پسرها همینطورن….بنظرم کاری که میتونی انجام بدی کار کمک گرفتن از یه واسطه است..
و البته بهترین کار اینه بسپاری دست خدا..خدا صلاح مارو بهتر میدونه اگه بخواد جور میکنه اگر نه که جور نمیشه

بسپار دست خدا

 

پسر جنوبی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۴
واقعا عنوانی که انتخاب کردید خیلی جالب انگیزه….
آخه کدوم پسر عاقلی راضی میشه با پای خودش بیاد توی تور؟

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۱:۱۸
برو به خودش بگو :آقای فلانی من از رفتار شما چیزی رو احساس میکنم که میخواستم از زبونتون بشنوم

اگه گفت آره که هیچ
اگه گفت نه
تو هم دیگه بهش محل نده حتی سلام هم نکن
یا نمیخواد واقعا و رفتارشو درست میکنه
یا میخواد و دوری ازت بهش سخت میگذره و میاد میگه اون روز روم نشد بگم و بععععععله

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۲:۰۲
چه تیتر جالبی داشت:))

من فک میکنم هر مردی یه مدلیه ولی این سوال منم بود اتفاقا خیلیم سوالت خوب بود;)
بعضیا حالا حالاها قصد تو تور افتادن ندارن یه راهی واسه اینا بگید:))

 

من 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۳:۵۲
تیتر ….. :))))))))

 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۷:۲۶
فقط آرایش . بزک کردن و سرخ آب سفید آب چرا که اکثرا به دنبال زیبایی هستن و هیچ وقت فرق بین زیبایی و بزک دوزک رو نمیدونن

 

میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۷:۳۱
واسه اینکار میتونی از تور ماهیگیری استفاده کنی،از تور دروازه فوتبال هم میشه استفاده کرد،تور سبد بستکتبال هم یه امتحات کن(شکلک خنده)

ببین خواهرم،نمیشه در اینمورد یه نسخه ثابت پیچید و گفت که حتما جواب میده،به خیلی چیزا بستگی داره مثلا به شخصیت اون آقا و اینکه اون آقا(ماهی بیچاره) چقد به تو علاقه پیدا کرده،اگر علاق اش تا حد زیادی پیشرفت کرده باشه کارت خععععلی سادست. اگر شادوماد آینده خجالتی باشه باز قضیه فرق میکنه.
اما اگر فکر میکنی هنوز خیلی خبری نیست و تصمیمش قطعی نشده توصیه اکید میکنم اصلا خودتو هل نشون نده،فقط هر از گاهی  بصورت کاملا طبیعی و مثلا اتفاقی خودت رو در مسیرش قرار بده و اگر در اینحالت اومد به طرفت خیلی محترمانه و البته کمی دوستانه تحویلش بگیر.
در یک کلام خودتو خیلی هل نشون نده چون ممکنه ماهی از دستت لیز بخوره و….
خلاصه اینکه راه رو نشونش بده اما بزا اون بیاد به سمتت.
درضمن شما دخترا که تو این زمینه بزنم به تخته ماشالا دکتراتون را با نمره ممتاز دفاع کردین،اصلا مهارت شما تو این زمینه باعث پیشرفت علم شده،والااااا، از یکی از همین روشهایی که بلدی استفاده کن خب…
یه پیشنهاد دیگه هم دارم ببین تو چه زمینه ای نقطه قوت یا هنری داره،مثلا اگر همکلاسیت هست و درسش هم خوبه سوالات درسی ازش بپرس،ار این طریق میتونی یه سر و گوشی هم آب بدی ببینی دنیا دست کیه…
خودت رو اصلا پیشش نگیر و به هیچ وجه واسش کلاس نزار
البته روشها زیادن،اما باید ببنی طرفت چجوریه.اگر بیشتر توضیح میدادی بهتر میشد جواب داد
ولی خداییش همه سوال یه طرف تیتره یه طرف دیگه،چه میکنه این آقای نجفی

 

ساحل…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۷:۴۸

من که اگه یه لحظه حس کنم پسری دودل یا شک داره توی تصمیمش اصلا بهش فکرم نمیکنم دیگه چه برسه به فکر راه حل باشم که بخوام بیارمش تو تور …

ولی تیتر قشنگی انتخاب کردین …

 

عروس خلیج فارس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۷:۵۰
سلام

این الان تهدید بود واسه آقایون؟
ماست همشون کیسه شد با این تیتر.مخصوصا اون لطفا خیلی خدایی ترسناک بود.
بازبون خوش اومدن ک اومدن ،نیومدن ی تور با سوراخای ریزتر انتخاب کن ک اونایی ک ۵۰درصد تو تورن نتونن خارج شن.ههههه

 

بابک 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۷:۵۳
خواهر سلام.من پسر۲۷ساله ام.نظر خانم ستاره رو تایید میکنم .بعضی وقتا رفتار دختری بنظرم خوب میاد.اما اگر چراغ سبز ازش ببینم دیگه از ذهنم پاکش میکنم.ولی پیشنهاد خاصی ندارم که چه جوری ابراز کنی.خودت باشی بهتره.رفتار عادی خودت بهتره

 

یه نفر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۸:۳۶
سلام من  دوستام همشون از طریف چراغ سبز نشون دادن ازدواج کردن
وقتی از یکی خوششون میومد براش پیام های مناسبتی میفرستادن
مثل تسلیت و تبریک و ……….

بعد چون اقا پسر خودش مایل بود مسلما پاسخ میداد و خب بعد هم شروع صحبت
حالا اکثرا از سمت دختر که (میتونه یه سوال فنی ،یه درخواست کمک و…. باشه )

دیگه تواین روند ببین پسره از چطور دختری خوشش میاد هم با حجب و حیا باش هم خنده رو و خوش اخلاق

دیگه تهشم بسپار به خدا اگه صلاح باشه میاد توی تور

 

.. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۴
مگه پسرا تور کردن دارن:))

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۷

هر کاری بکنی و هر حرفی بزنی، اون پنجاه درصد احتمال رو هم از دست میدی.

فراموشش کن و دیگه بهش اعتنا نکن. اگه بخوادت میاد جلو و اگه نخوادت دیگه ذهنت رو درگیر نمی کنی.

 

مهدی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۲:۱۶
در مرحله۱ اگر توهم نزده باشی که اون پسر بهت علاقه داره

مرحله ۲ باید مطمعن باشی واسه دوستی و وقت گذرونی نمیخودات و فقط قصدش از دواجه
مرحله ۳ وفتی یه پسر دودله یعنی مسعله مهمه واسش باید بهش وقت بدی مزاحمش نشی بگذاری دودوتا چهارتاش رو خوب حساب کنه خانم باش محترم و سنگین هی چراغ سبز نده طرف استرسش بیشتر میشه اگه دیدی رفت برو دنباش چون توی حساب کتاباش کم اورده باعلاقه ای که بهش نشون بدی دیگه کم بودها جبران میشه و توی محاسباتش سختگیری نمیکنه (نخندین واقعا باید محاسبه کرد همه خرجارو احتمال نه شنیدن درگیر کردن خونواده و رد شدن مسخره شدن به خاطر رد شدن )

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۶:۵۸
البته من فکر می کنم محبت از ته دل با چراغ سبز فرق کنه.

 

سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۵
سلام به همه
ممنون ااز همه دوستانی که نظر دادن.
اگه بخوام بیشتر توضیح بدم باید بگم که خب شایدم بقول شما اصلا من توهم زدم! اون مثلا خودش یه شهر دیگه هست و واسه یه پروژه درخواست همکاری بهم داد.خب چرا باید به من بگه؟ این همه آدم دور و ور خودش هست. بعد همش اصرار داره که من انتقالی بگیرم برم اونجا! خب چرا آخه!؟؟ بعد خیلی مهربون باهام حرف میزنه! خب آخه چرا!؟؟ من دیدم انگار رفتارش مشکوکه خواستم یه کم سر صحبت رو باز کنم باهاش تا من میخوام حرف بزنم یه جوری از زیرش در میره میگه بعدا صحبت میکنیم.!!! خب شما باشی چیکار میکنی؟
تو بد برزخی قرارم داده!:))

 

رادیکال های آزاد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۷:۳۰
من متوجه نمیشم … مگه دختر باید کاری کنه !!!! این سیستم کشور ارزش دختر باید حفظ بشه عزت و احترامت چی بسر دخترا امده شرم دارم از … دختر بودنم

 

سوال کننده به نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۷:۳۰
نمیتونم بهش بگم ! یه وقت قضیه اصلا اون چیزی نباشه که من فکر میکنم دماغم میسوزه!

 

ساحل… 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۲۱:۴۴

عزیزم به نظرم خیلی خیلی عادی باهاش برخورد کن عین ۲ تا همکار … اصلا پیش خودت فرض کن که هر دوتا متاهل هستین … فکرو خیال نکن .. مهربون شده … چرا به من گفته ..

چرا این جمله رو گفت در فلان ساعت .. چرا اینجوری نگاه کرد  ….

باهاش صحبت کن فقط در محدوده کاری …

اصلا هم دیگه نخواه سر اون موضوع بخوای به حرفش بیاری ..

بزار یکم بیشتر باهات اشنا بشه ..

در عین حال که مثل دو تا همکار باهم صمیمی هستین و حرف میزنین ولی محدوده شخصی و غرورتو هم حفظ کن ..

بزار دو دل باشه که اگه بهت پیشنهاد ازدواج بده ممکنه قبول کنی ممکنه قبول نکنی نه اینکه ۱۰۰ درصد مطمین باشه که از خداته … اینجوری زودتر تصمیمشو میگیره  بیشتر به سمتت جذب میشه ….

امیدوارم واقعا اگه چیزی هم باشه قصدش ازدواج باشه نه دوستی ..

مراقب خودت باش  دوست گلم ..

 

بارن 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۲۳:۰۹
ببین دختر پسرای این دوره میان منتت میکشن اخرش ول میکنن میرن

چه برسه تو بخوای کاری بکنی که اون تور کنی
سرسنگین باش مطمئن باش اگه بخوادت خودش میادسراغت
بااین کار ارزش خودت میاری پایین

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۸
راستی یه چیزی :قبل از هر اقدامی اول از میزان هوش طرف مقابلت مطمئن شو

یه موقع زیادی باهوشه دستت زود رو میشه:|

 

سوال کننده به میتی کمان 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۰۲:۵۴
وقتی از راه حل شما یعنی پرسیدن سوال تخصصی استفاده میکنم خیلی خوب بهمجوابمیده. مثلا یه سری حرفای صمیمانه بهم میگه اما من اگه بخوام صمیمی بشم یهو انگار به خودش میاد. یه بار برخوردش سرده یه بار گرم. من که نمشناختمش که بخوام تورش کنم.اصلا بلد هم نیستم.خودش هی سیگنال های عجیب فرستاد از بس فکرم درگیرش شد که گفتم بزار تورش کنم راحت بشم 😁
خوبه اگه باز سیگنال فرستاد اصلا بهش محل مگذارم؟

 

سوال کننده به reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۰۳:۰۱
بابا اصلا باشه.این خیال منه! سوال من اینه که چطور به اون جمع بندی برسونمش. بابا اگه نمیخواد منو گیج نکنه با این کاراش. یا رومی روم یا زنگیه زنگ.

 

سوال کننده به 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۰۳:۲۹
ساحل
حق با شماست. اما این یه پسر الکی نیست. با هم برخورد داریم همکاریم. تو برخوردامون هر دفعه یه جور باشه خب آدم اذیت میشه.
من الان نمیدونم باید باهاش سرد باشم یا گرم.
اگه بپرسین خب حس تو چیه.باید بگم من خودم همه چیزش اوکیه.اگه اون دوستم داشته باشه منم خب بعله .

به عروس خلیج فارس
نه تهدید نبود. درخواستی ناشی از ضطرار بود شاید.

بابک
رفتار عادی من با توجه به رفتار بقیه تنظیم میشه. گیح شدم نمیدونم چطوری رفتار کنم.

یه نفر

میترسم براش پیام بفرستم فکر کنه خبریه.


همینو بگو 😊

الهه

نمیتونم فراموشش کنم.همکاریم.چشم تو چشیم.

مهدی

شایدم توهم زده باشم. واسه دوستی نیست چون اصلا وقتی غیر از کارای خودمون با هم نمیگزرونیم. آره فکر کنم داره واسه خرج عروسی دودوتاچارتا میکنه 😃 توهمم وارد مراحل نهایی شده.

آرش

این روش رو حتما امتخان میکنم. محبت از ته دل.

رادیکال های آزاد

هیچی به سرم نیومده باور کن. فقط گیج شدم از شما مشورت خواستم. همین.

!
اوهوم. حواسم هست. خداییش ظاهر مهمه.

من

خوشحالم که تیتر رو دوست داشتین 😊

پرتو خورشیدی متاهل

بابا شما که یکی رو تور کردین. خودتون لطفا راهنمایی کنین.

پسر جنوبی

همین.مشکل منم همینه که با پای خودش نمیاد.

ستاره

دست خدا سپردم. ولی خب یه وقت خدا گفته باشه خودتم میخواستی یه حرکتی بکنی.

ابراهیم

آره شرایط من فرق داره.واسه خواستگاری ایشالا باز مزاحمتون میشم.

خخخخ
خوشحالم که تیتر رو دوست داشتین.

ناشناس۱

آره واقعا مشکل بزرگ دخترا همینه. اونا نباید …
ا

 

هانی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۰۷:۳۷
اینطور که توی نظرتون توضیح دادید، اصلا لازم نیست کار خاصی بکنید، یکم صبر و تحمل داشته باشید خودش به حرف میاد و تکلیفو معلوم میکنه. کم طاقتی نکنید که فراریش ندید

 

یه نفر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۰۹:۰۳

نگران نباش گفتم که با پیام تسلیت و تبریک شروع کن
اگه مایل باشه فرصت رو از دست نمیده خودشم عکس العمل نشون میده

قرار نیست نامه فدایت شوم بنویسی که
بعدشم گاهی باید برای به دست اوردن ادمی که ارزششو داره ریسک کرد
این پیام دادن مثل ریختن دونه هستش که پرنده رو میاره توی تور البته اگه گرسنه باشه

دیگه بدتر دوست من نیست که زنگ زد به پسر مورد علاقش رک و راست گفت اگه میخوای پا پیش بزار الانم دارن خوشبخت زندگی میکنن

 

سوال کننده به 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۱:۴۴
ساحل..
اوهوم. همین کار رو میکنم. خیلی خوب گفتی. من اصلا قصد ازدواج ندارم 😉

بارن و هانی

باشه . از الان دیگه سر سنگین.

پرتو خورشیدی متمتاهل
به سفارش دوستان دیگه قراره  سر سنگین و رسمی باشم باهاش هرچند اون پسرخاله بشه! اگه باهوش باشه خودش میفهمه حتما .

 

میتی کمان به سوال کننده 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۲:۲۲

سلام به “سوال کننده محترم”

عرض شود که از توضیحاتی که دوباره دادی من متوجه شدم که خودت دقیقا نمیدونی اون آقاپسر میزان علاقه اش به تو چقدره.
پس اولین کارت اینه که باید بفهمی آقاپسر چقدر تو این کار جدی هست و اصلا خودش تمایلی داره یا نه.واسه این کار چندتا پیشنهاد بهت میکنم.
یک: صبر کن،با صبر خیلی از مسائل روشن میشه،اگر اون آقا بهت علاقه داره دیر یا زود سیگنالهای جدیدتر و قوی تری واست میفرسته.(تو تاریخ نقل شده ناپلئون بناپارت خیلی از نامه هایی که درمورد مشکلات و مسائل کشور به دستش میرسیده رو به عمد با تاخیر دو،سه هفته ای میخونده،و بعد از خوندن  نامه ها متوجه میشده خیلی از این مشکلات به خودی خود حل شدن،خلاصه اینکه صبر و تامل گاهی حلال مشکلاته)
دو:رفتار اون آقا رو با بقیه خانمها و با خودت مقایسه کن. ببین اون با همه همینجوری رفتار میکنه یا فقط با تو مهربونه.چون بعضی از آقایون شیطون و ناقلا کلا با همه دخترخانمها مهربانانه و بالطافت صحبت میکنن.
اما نکته بعد، تو باید ببینی شخصیت اون آقا چطوره،اگر سنگین و محجوب باشه در اینصورت سیگنالهایی که بهت میفرسته(حتی سیگنالهای ضعیف) رو میتونی جدی بگیری. اما اگر جیگیلی بیگیلی و شلوغ پلوغ باشه،در این حالت تا یه حرکت جدی و یه قدم بلند برنداشته باشه نمیتونی از احساسش نسبت به خودت مطلع بشی.
اما در آخر اون توصیه اولم، یعنی صبر، رو بیشتر در نظر داشته باش. و فعلا خیلی هم به این قضیه فکر نکن،چون اگر وابستگی از طرف تو به اون بوجود بیاد و بعدش بدونی اون نظری خاصی نداره اذیت میشی.
موفق باشی

 

سوال کننده به یه نفر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۶:۲۴
واقعا دوستت زنگ زد به پسره مستقیم بهش گفت؟! آفرین.چقدر شجاع بوده. من که اصلا این توانایی رو ندارم.

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۵ آبان ۹۴
  • ۱۱:۳۷

فقط به این فکر کن که ممکنه نخوادت و خورد بشی.

به این فکر کن که ممکنه در آینده همین کارهات رو توی سرت بکوبه.

دسته‌ها
ازدواج

چگونه اطلاع بدم که به ازدواج نیاز دارم؟

چگونه اطلاع بدم که به ازدواج نیاز دارم؟

چگونه اطلاع بدم که به ازدواج نیاز دارم؟
چگونه اطلاع بدم که به ازدواج نیاز دارم؟

سلام

من یه دختر ۲۰ ساله هستم و مشکلی دارم که نمیتونم با هیچ کسی

در میون بذارم. من خیلی زود و در سن خیلی کم به سن بلوغ رسیدم.

و از اون ب بعد با مشکلای زیادی رو به رو شدم.

من خانواده ای دارم که علیرغم اینکه خیلی باهم راحت هستیم ولی بخاطر حجب

و حیایی که از نظر من خیلی زیادیه مادر من تا به این سنم با من حتی

یک کلمه در مورد مسائل جنسی صحبت نکرده.

و من هر چیزی که میدونم از مدرسه و دوستام هستش که اونم چیزه زیادی نیست.

بخاطر همینم اصلا با چیزی به اسم خودارضایی آشنا نبودم در

حالیکه خودم چند سال و تقریبا از اوایل بلوغم داشتم اینکارو انجام میدادم.

بدون اینکه بدونم این کار چیه و چه اتفاقی میوفته و حتی نمیدونستم گناه داره!!!

تا اینکه خیلی اتفاقی متوجه شدم چه کاره وحشتناکی دارم انجام میدم.

خودم حس میکنم که حس جنسیم روز به روز داره بیشتر میشه حتی

برای اینکه اینکاره زشتو دیگه تکرار نکنم از هزار و یک راه کمک گرفتم. ولی نمیشه که نمیشه

احساس نیاز میکنم به کسی که بتونم شرعی و حلال خودم رو با اون به آرامش برسونم

ولی خانوادم همه ی خواستگارام رو ندیده و نشناخته رد میکنن. حتی وقتی

خودشون صحبت میکنن میگن که فلانی خیلی پسره خوبی بود ولی عقیده دارن

که من هنوز سنم کمه دلیلشونم اینه که تو خانواده ما رسم نیست دختر تو این سن ازدواج کنه .

حالا من نمیدونم چطور باید بهشون بگم که دوس دارم خواستگارای

خوبم رو زیر نظر خودشون ببینم و بشناسم و بعد تصمیم بگیریم.

چجوری باید بگم که به ازدواج و وجود کسی در کنارم نیاز دارم؟

دیگه از انجام این کار زشت خسته شدم. از خودم متنفرم :((((

نظرات (۲۲) – نمایش (۷۶۸) – بخش نوشتن نظر

 

پسر۵۲ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۲
باز در مورد پسرا  میشه گفت که پسری که کار نداشته باشه نباید ازدواج کنه

ولی در مورد دخترا که این مسئله وجود نداره
واقعا چرا بعضی پدر مادرا شاریط دخترشونو  درک نمیکنن

 

ابراهیم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۵۳
اول از همه توسل کنید به ائمه و مطمئن باشید بی‌جواب نمی‌مونید.
با اناجم کارهای مدیریتی خانه.
مادر و پدرها دوست دارن عروسی برای بچه‌شون برگزار کنند اما چون خود فرزندان بیشتر از خودشون می‌شناسن(یا اینکه خود فرزند رفتار کودکانه‌ای داره) برای همین جای او تصمیم گیری می‌کنند.
بهترین کار اینه که از نظر اخلاقی نشون بدید که توانایی مدیریت زندگی و خرید و تحمل مشکلات دارید.
مدیریتت خانه‌ را در دست بگیرید و به استقبال پدرتون موقع آمدن از سرکار برید و بیشتر در چشم پدر باشید.
خریدهاتون مدیریت کنید و اگر هزینه زیادی دارید اون‌هارو کم کنید تا جایی که دیگران متوجه بشن شما دارید پس‌انداز میکنید برای آینده.
کاری کنید که مادر و پدر حس داشتن نوه‌ را در خودشون ببینند. دوست داشته باشن که نوه دار بشن(اگر بچه اول هستید.)
از تجربیات موفق دوستانی که در جوانی ازدواج کردن بگید.
و موارد دیگه که در طول سوالات گذشته من گفتم و الآن خسته هستم/.ببخشید

 

سعید۷ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۰۸

سلام

بنظر من با مادرت صحبت کن در این مورد

میدونم که مسله فوق ا لعاده مشکلی هست ولی حداقل حرفتو بزن تا بعدها حداقل غصه اینو نخوری که ایکاش میگفتم

باید از الان مادرت بنوعی در جریان امورت باشه بالاخره خودش نیز همچی دوران داشته! البته یهو بی پرده نگو یواش یواش بهش حالی کن

خدایا عاقبت جوونها به خیر کن

خدایا خسته شدیم  بس دیگه   جهان بی صبرانه فرزند زهرا  میخاد

 

س 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۹
من اگه بودم خیلی رک و راست میگفتم مامان بابا من از اونا میخوام.

 

من وتوهمدردیم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۵۳
منم دقیقا مث شمام بااین تفاوت که من پسرم و۱۸سالمه منم مث شمامتأسفانه اوایل بلوغ خ ا داشتم ولی خداروشکرالآن دیگه اینکارزشتونمیکنم ولی به شدت احساس میکنم ب ی نفرازجنس مخالفم نیازدارم تادرکنارش به آرامش برسم ولی خب منوحالاحالاهادامادنمیکنن چون سنم کمه ولی شمادیگه سنت واسه ازدواج خوبه ۲۰واسه دخترخوبه دیگه به پدرمادرت بگونیازجنسی شماروهم درنظربگیرن بعدخاستگاراروردکنن یه کم پرروباش گرچه من خودم خیلی کم روهستم بعضی وقتاشیطون وسوسم میکنه برم بایه دختردوسشم واقعاموندم چیکاکنم بااین حس لعنتی خدایاکمکم کن من خاهربرادرم ندارم تک فرزندم که این وضعوبدترمیکنه دوست بگی نگی دارم(پسر)ولی بازم نمیتونم جای خالی یه دخترروتوزندگیم حس نکنم ببشخیدطولانی شد

 

نرگس جونی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۱:۲۰
بگو یه دوست داشتم این مدلی بود

از زبون دوستت حرفاتو به مادرت بگو

 

مرد امروز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۱:۳۵
واقعا از خانواده شما تعجب میکنم.

آخه رو چه حسابی میگن ۲۰ سال واسه ازدواج کمه و زوده؟؟؟!!!
بهترین سن فرزند آوری در خانوما ۱۸ سالگیه.
دختر بیست ساله دیگه واسه خودش خانومیه.
میتونی از طریق یکی که بهش اعتماد داری و با خانوادت هم مرتبطه موضوع رو منتقل کنی.
مثل عمه ، خاله ، مادربزرگ و…

 

دلم میخواد گریه کنم…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۲:۱۸
منم یه جورایی مشکل شمارو دارم و میخام باهاتون درد و دل کنم
مامان و بابای من هم اصلا در این موارد باهام حرف نزدن و مخصوصا بابام تو خونه خیلی سرد و بی روح بود و از زمانی که یادم میاد تقریبا تو خونه خیلی کم صحبت میکرد(صبح میرفت مغازه و دو ساعت واسه ناهار میومد و فقط اخبار میدید و شب هم باز حدود ۱۱ میومد و شام و بازهم فقط اخبار و تا حدود ساعت ۱ کانال تلوزیون یا ماهواره عوض میکرد و بعد هم میخوابید و الان هم که ۱۹ سالمه و من شاید روزی دو دقیقه با بابام حرف نمیزنم و فقط سلام ردوبدل میشه و وقتی میاد خونه سریع میرم اتاق خودم واسه اینکه باهاش اصلا راحت نیستم و متاسفانه از حدود ۱۴ سالگی هم به بیماری و گناه خودارضایی مبتلا شدم و رفته رفته زیاد شده و جوری که براحتی روزی به بیش از ۳ مرتبه برسه و سال قبل با مشاور تحصیلی مدرسه که روانشناس هم هستند صحبت کردم که ایشون گفت که علتش رفتار بابا و مامانت در کودکی میتونه باشه که زیاد صمیمی نبودین و از من در مورد رفتار بابا و مامانم از کودکی تا الان رو سوال کرد و من هم براشون توضیح دادم که برگشتن گفتن علت اصلیش همینه و من هم که پسرم و میدونم که حداقل تا ۲۷ نمیتونم ازدواج کنم که کمبود عاطفی و جنسیم برطرف بشه و مثل دخترا نمیتونم راحت ازدواج کنم فقط یه موردی رو اینجا میگم که تا حالا به کسی نگفتم و اون هم اینه که از بابام متنفرررررررم
این بیماری هم منو از انجام بسیاری از کارهام ناتوان کرده و اصلا نمیتونم درس بخونم و جوری شد که امسال باز هم به امید اینکه بتونم درس بخونم پشت کنکور موندم شاید باور نکنید ولی من تا راهنمایی فقط کمی درس خوندم ولی همیشه بالاترین نمره هارو میاوردم و حتی یه بار هم به دلایلی ام.ار.آی دادم و دکتر از گستردگی بخش خاکستری مغزم متعجب شده بود که خیلی باهوشی و شاید در حد نابغه(نمیخوام فخر بفروشم و فقط میخوام بدونین که که نفهمی پدر میتونه همه استعداد های فرزندشو نابود کنه)

 

اونور مرز شقایق…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۲:۱۹
خودتو بزن به افسردگی بعد هم با مامانت برو دکتر روانپزشک و قبلش با دکتر هماهنگ کن و قضیه رو کامل باهاش درمیون بزار(دکتره خانم باشه بهتره)
و یا میتونی بهشون بگی که حداقل بزارین خواستگار بیاد خوب نبود ردش میکنیم و اگه نمیتونؤ این حرفو مستقیم بهش بگی توسط یه اشنایی مثل خاله یا عمه یا همسایه به گوش مادرت برسون
فقط اینو هم بدون که خودارضایی تو خانوم ها بعد ازدواج باعث میشه که از دخول لذتی نبرند و این باعث اسیب دیدن زندگی اینده میشه

 

مسعود 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۹:۴۰
سلام،به نظرم الان مشکلت اینکه در مورد ازدواج تو خونه جدیت نیستی و احتمالا پیش مادر و پدرت یه مقدار خجالت و ترس داری -اول جدی و خونسرد برو پیش مادرت و بگو من دلم می خاد ازدواج کنم و دلم می خاد خواستگارامو با نظر خودمم هم بررسی بشه ودلم نمی خاد هر خاستگاری الکی بدونه نظر خودم رد بشه همین حرف و به پدرت هم بزن.
نهایتا اینکه با حفظ احترام و نظر اونا خودت هم در این مورد حواس جمع ،جدی و فعال باش.

 

الهه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۰:۳۹

من که هفت سال از تو بزرگترم و نیاز شدیدی هم دارم چی بگم؟

غیر از تحمل و صبر کار دیگه ای نمیشه کرد.

نمازت رو اول وقت و با حضور قلب بخون.

اگه نمازت رو حفظ کنی نمازت هم تو رو از گناه حفظ می کنه.

 

گل رز…. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۶
دخترم منم دختری هم سن تو دارم و این رو میتونم بگم که این چیزا اصلا خجالت نداره وخیلی رک به مامانت بگو میخوام ازدواج کنم من مطمعنم که مامانت درکت میکنه انشالله خوشبخت بشی.

 

سما 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۳:۱۷
عزیزم سعی کن توخونه راحت صحبت کنی از دوستات که خواستگاردارن بگو از دخترهایی که ازد‌واج کردن

بگو تااوناهم یه کم به فکربیفتن بگو مثلا فلان پسرتوفامیل خوبه یااین ویژگی خوبوداره تامامانوبابات هم
     بفهمن توبزرگ شدی وصاحب نظری .یابگو اگه من جای فلان دخترتوفامیل بودمتوعروسیم فلان کارومیکردم .یاعلی خدایا مشکلات همه جوونارو حل کن الی العامین

 

محمد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۴:۰۳
ادواج فقط رابطه جنسی نیس میتونین به خانواده بگین از نظر عاطفی نیاز دارین

 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۷:۰۴
منم دقیقا مثل شما پدرومادرم خواستگارامو حتی بدون اینکه بدونن کیه ردشون میکنن.بعضیاشون واقعا موقعیت خوبی دارن آخه چرااینکارو میکنن؟؟؟!من خواهر ازخودم بزرگتر دارم به اون گفتم که از طرف خودش به پدرمادرم بگه که بیخودی فقط به خاطر اینکه سنم پایینه خواستگارامو رد نکنن.به نظر من شما هم به کسی که بهت نزدیکه مثل خواهر یا خاله کسی بگو که بهشون بگن

 

ارش 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۷:۰۹
اگه مامان شمام مث مامان من باشه که اثری نداره. 🙂
هر وقت بهش میگم زن میخوم برای اینکه منصرفم کنه میگه خودت برا خودت یکیو زیر نظر کن پیدا کن آمارشو بگیر بگو من بیام صحبت کنم. منم میگم این کار شماست نه من. چون میدونه من آدم این کار نیستم میگه که بیخیالم کنه .:-(

 

زهرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۲:۴۹
خخخخخخ پس که این طور همه همین مشکل دارن!من فک کردم فقط خودم این جوریم من ۲۲سالمه ومامانم حتی اجازه نداده یه خواستگار بیاد خونه ،البته تعداد خواستگارها هم کم نبوده،کلا عروسی هر کس می ریم میگه این قبلا خواستگار تو بوده،من میگم میذاشتی یه کم بعد تر می گفتی،مامانم می خنده وبا زهم برای خواستگار بعدی همین کار می کنه بعضی وقتا احساس می کنم همه موردای خوب از دست دادم،من اصلن با مامانم راحت نیستم و نمی دونم چی کار کنم ،فاصله سنیم بامامانم زیاده وخودش هم از زود ازدواج کردن بیزاره ،چن بار تاحالا گفته کاش لال میشدم وبله نمی گفتم

ی

 

بابک 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۷:۵۸
درود بر خانم گل رز.مادری که در این بحثها شرکت میکنه ودیگران رو راهنمایی میکنه وانشاا… فرزند خودش رو هم خوب راهنمایی بکنه
واقعا داشتم به این نتیجه میرسدم که دیگه ازین پدرومادرها دیگه وجود نداره

 

مهدیس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۷:۱۷

عزیزم با نظر اقای ابراهیم موافقم.

ببین هرکسی بهتر از دیگران خودشو می شناسه.خودت خوب می دونی چند چندی با خودت.به این سوالام خوب فکر کن.

۱- برای ازدواج یک دختر خانوم چه آمادگی هایی لازم دارد؟

۲-ایا من آمادگی لازم برای ازدواج کردن را دارم؟

راهنمایی:آمادگی ازدواج شامل مسائل معنوی و مادی است.مسائل معنوی بر مسائل مادی الویت دارد.آمادگی معنوی شامل مسائلی چون خود شناسی(شناسایی قوت ها و ضعف های مادی و معنوی )-جهان بینی (نوع نگاه به زندگی و به خصوص تعریف مشخص از بد بختی و خوشبختی و موفقیت و شکست داشتن)-هدف داشتن(وضعیت تحصیلی،شغلی،خانوادگی ،هنری و علمی،ورزشی ،اخلاقی،مادی)-در مسیر اهداف قرار گرفتن(مطمئن باش اگه تکلیف درس و هنر و ورزش … رو از حالا مشخص نکنی بعد ازدواج خیلی بعیده بتونی)نمی گم مثلا دکترا بگیری ولی باید بدونی دلت می خواد چقدر و تو چه رشته و تا چه مقطعی درس بخونی؟دلت میخواد کار کنی یا نه؟چه ورزشی رو دوست داری پیگیری کنی؟چه معایب اخلاقی رو باید تو خودت رفع کنی و معیار انتخاب همسرت چه چیزایی باشه؟- بلوغ تصمیم گیری -اخلاقیات و روحیات خوب و پایدار نه دمدمی بودن-در مورد مسائل مادی هم این امادگی ها شامل :امادگی ظاهری و جسمی برای ازدواج و رابطه داشتن(مثلا وزن و اندام مناسب در حد توان ، رعایت نظافت و نظم شخصی)-توانایی خونه داری و اشپزی و همسر داری

 

موضوع آزاد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۱۱:۴۰
به مامانتون بگید پیامبر گفتن اگر سه تا خاستگارو پشت هم بدون دلیل منطقی رد کنید خدا ازدوتجو ب دست خودتون میسپاره

و بگید مامان چرا خاستگارای منو رد میکنی شاید قسمت من اینا تو تین سن باشن
شما باعث میشی من تا آخر عمر مجرد باشم
مامانتونو بترسونید از مجرد موندنتون

 

الهام 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۱:۲۱
راه حلش اینه که خودتو اثبات کنی

هر کس با کارایی که میکنه ثابت میکنه آماده هست یا نه
شما کارای خونه انجام بده به خودت برس تو خونه لباساتو خودت بشور
مطالعه تو بالا ببر روی روابطه اجتماعیت کار کن بتونی خیلی بزرگونه تر صحبت کنی
تو الان فک میکنی فقط بلوغه جنسی برا ازدواج کافیه ولی اینجوری نیس شما باید به بلوغه فکری و شخصیتی برسی باید به جایی برسی که بتونی نیازه جنسیتو کنترل کنی شما الان تحته کترله احساستی دختره منم بودی شوهرت نمیدادم به این زودی نه به خاطره سنت به خاطره رفتارها و فکرت
شما خودتو بالا ببر از این نظرا بعد بیا ببینیم چکار کنیم دیگه
به مدته ۶ ماه مثله یه خانومه کامل رفتار کن کاملا مستقل مسلط به احساسات و خیلی خوش رفتار و احترام گذار شما الان باید بتونی جوری رفتار کنی که مادرت روت حساب کنه اول ازدواج که همینجوری الکی نیس که شما یکی اومد بگی بله بعد بری ازدواج که فقط رابطه جنسی نیس دختره خوب

 

یه دختر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۹ آبان ۹۴
  • ۰۵:۰۴
من که با شجاعت مطرح کردم با مامانم
دسته‌ها
ازدواج مسائل جنسی

آموزش اولین رابطه جنسی(معاشقه)

آموزش اولین رابطه جنسی(معاشقه)
آموزش اولین رابطه جنسی(معاشقه)

سلام

بعد از عقد که دختر و پسر با هم خلوت میکنند و اولین بار که آقا میخوان معاشقه کنند

و از دختر خانم میخوان برهنه باشن، دختر باید چه عکس العملی نشون بده که آقا متوجه بشن

که دختر خانم حجب و حیا دارن و هم به آقا برنخوره؟؟ دختری که خودشم

علاقه به این معاشقه داره از طرفی خجالتم میکشه

نظرات (۷۳) – نمایش (۲۷۶۸۰) – بخش نوشتن نظر

 

پریداس 

۲۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۲:۴۸
عزیزم اصلا لازم نیست شما عکس العمل خاصی نشون بدید که همسرتون متوجه بشه حجب و حیا دارید….

 مطمین باشید اون موقع خود ب خود این عکس العمل ها واستون پیش میاد از بس که آدم از خجالت  آب  میشه و لپاش گل میندازن….!!!!!
ولی خانومی لازم نیست واسه همسرتون خییییییییییییییییییییییییلی باحیا باشید…!! 😉

 

فرناز 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۲۹
این سوال مثل اینه که بپرسی چه جوری بخندم که اقا خوشش بیاد:/
دیگه قحطی سوال شده اینا چیه میپرسید؟ :/
نمیخوای سناریو بت بدیم که؟ فیلم مگه؟
برو دختر جان.. بیکاری زیادم خوب نیست

 

ساینا 

۱۱

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۸ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۳
ادا در نیار خودت باش و لذت ببرین دوتایی ، و خدا رو شکر کنید که دارین حال میکنین 😜

 

عباس 

۱۱

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۱۷
سلام بهتره ازخجالت سرخ بشه ودرحالی که لبخندی امیخته به شرم به لب داره بگه عزیزم روم نمیشه ترا به خدا از من نخا.خودت هرکاری دوس داشتی بکن درحالی که خانم از شدت شرم وحیا مانندیه جسم نیم جان ازحال رفته خودمردشروع به لخت کردن خانم می کنه وخانم هم باشرم دستشا جلوصورتش می گیره واز لای انگشتاش حالات ونگاه های شوهر را زیرنظرمی گیره با این کا رهم به شوهر برنمی خوره وهم مردبه اهدافش رسیده وهم خانم خجالتش ریخته وحالا خیلی راحت می تونن معاشقه را شروع کنن.
البته پس از چندروزی بدنیست که خانم هم از مردبخواخودش را لخت کنه واگرمردطفره رفت خانم شروع به لخت کردن مردش بکنه وحرکات مردرا زیرنظرداشته باشه وقتی نگاهش به اصل مطلب خوردبگه وا اینو دیگه چه قدپروچه طورسیخ شده.

 

دخمل شیطون 

۱۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۲۰
عزیزم ب نظر من ک باید خودتو رها کنی و چشماتو ببندی و بزاری هرکاری ک دوس داره بکنه.البته منظورم دخول نبود!!

ولی چند دفعه اول دختر اصلا نباید همراهی کنه و فاعل باشه.و نباید هم بدنشو بگیره و دستای شوهرشو کنار بزنه و مانع شوهرش بشه. واسه اینکه برای شوهرت بهترین معاشقه و خاطره بشه و تو ذوقش نخوره و از طرفی هم فکر نکنه خیلی بلدی ( چون مردا معمولا میگن پررو و راحت تو رابطه دوس دارن، اما تو اوایلش حیا رو بیشتر میپسندن) پس ن مانعش بشو ن زیاد ذوق کن ولی خودتو در اختیارش بذار.

 

رفتار مردانه 

۱۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۵
از نظر من بهترین شیوه در  نه تنها اولین معاشقه بلکه در طول زندگی برای اینکه هم زن ارضا بشه و هم حجب و حیای خانم حفظ بشه اینه که وقتی آقا کنار خانمش میشینه و دوست داره خانمش برهنه بشه برای معاشقه بهتره که خانم یک لبخند بزنه و دستاشو به نشانه اینکه آمادگی داره تا لباساشو در بیاره بالا ببره تا شوهرش لباسای خانمش رو یکی یکی در بیاره . و در حین در آوردن هر کدوم از لباساش یک لبخند تحویل همسرش بده. اینجوری هم دختر حرف همسرش رو گوش کرده و برهنه شده و از طرفی چون خودش لباساشو درنیاورده و مردش اومده لباسای خانمش رو در آورده حجب و حیای خانم حفظ شده و  این مرد هست که شروع کننده و درخواست کننده رابطه  هست و مرد هیچ فکر بدی در مورد خانمش به ذهنش خطور نمیکنه.

 

ی دوست خوب 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۰:۳۸
من خودم شوهرم همیشه از اولین رابطمون تعریف میکنه و واسش خیلی جذاب بود.از طرفی دو سال عاشق هم بودیم و با عم درارتباط بودیم و خیلی تشنه ی هم بودیم.همیشه میگفت بهت برسم تمام وجودتو میخورم.ولی از طرف دیگه  هم خیلی خیلی خجالت میکشیدم و چون شنیده بودم ک همه اولین رابطه واسشون خیلی مهمه نزدم تو ذوقش ولی جوری هم رفتار نکردم ک بگه دختره استاده!!! چون مردا دوس دارن زن ضعیف و نابلد باشه (البته اولش)!!خودمو سپردم دستش و ی کم چشمامو گرفتم اما دستامو گرفت و گفت چشماتو نگیر بزار نگات کنم. و وقتی هم ک تمام بدنمو لمس میکرد با ی حالت ناز و خجالت نگاش میکردم.و گاهی چشمامو میبستم اما هنوزم میگه خمار شدن چشمامو تو اون لحظه خیلی دوس داشته و اینکه آروم بودم و معصوم.

شما هم سعی کن خیلی آروم و با لطافت و ناز رفتار کنی اما خودتو نپوشون و مانع شوهرت نشو.بعضیا رو شنیدم از دست شوهرشون فرار میکنن یا اینکه سینه هاشونو قایم میکنن و ی رفتارایی جلو شوهرشون میکنن ک مثلا بگن ما خجالت میکشیم و مثلا ناز کنن اما این واقعا اشتباهه. البته منظورم این نبود ک پررو بشی و سریع خودتو رو کنی

 

عروس خلیج فارس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۷:۵۹
سلام

عباس آقا خیلی قشنگ توصیف کرد .
هم بانمک بود هم کاربردی.

 

ناشناس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۰۸:۲۰
روم نشد اسممو بذارم

ولی کامنت عباس اقا  انقدر منو خندوند که دل درد گرفتم…
خدا حفظت کنه عباس خان….

 

افسونگر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۰:۴۱
اگه دختری واقعا اولین تجربه ش باشه،همون حرکات طبیعی خودش بسیار لذت بخشه واسه شوهرش.هرچه هم که تئوری اطلاعاتش رو بالا ببره و فکر کنه دیگه استادانه عمل میکنه اما همچین چیزی نیست.با هر سطح اطلاعات، اولین معاشقه ها و کنار رفتن پرده حجاب و حیا برلی اولین بار جلو شوهر شرم و خجالت های خودش رو داره.

پس زیاد به این مسائل فکر نکنید…طبیعی رفتار کنید.همین کافیه.

 

۱۱۱به ی دوست خوب 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۰:۵۲

به جان خودم من نمی تونم این طور که شما می گید باشم.

یعنی فکر کنم سکته کنم!!!

اصلا قصد ناز اومدن هم نیستها! واقعا نمی تونم تصور کنم یه آقایی بدن منو ببینه! وای خدایا اون اولین بار را برام راحت کن!

 

تازه داماد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۱:۱۴
عارضم خدمتتون که تبریکات فراروان

شما نه مقاومت اسلامی کن که طرف بدش بیاد
نه لیبرال و اصلاح طلب باش که طرف هرکاری خواست بکنه و بعد شک کنه توی دلش بگه نکنه….
من خانمم اینطور بود، یعنی تا یک ماه اصلا معاشقه نتونستیم داشته باشیم خودمم خجالت میکشیدم. با بوسه و اینا پیش رفتیم تا اولین معاشقه که خانمم هم پایه بود هم اصرااااار شدید من این وسط. یعنی در عین تمایل، ناز داشته باشید.
دیگه از سری های بعدی آسه آسه گرم تر…

 

بنفشه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۴
آقا عباس😂😂😂😂

وای خدا ترکیدم از خنده

 

دخترکوچولو 

۰۰

رتبه‌دهی

 

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۴:۰۷
خودتونگیروبگونه ونمیخوامو اینا..البته فک نکنم باراول لختت کنه،زوده آخه باراول..

ولی باناز وخنده هم میتونی بفهمونی خجالت میکشی،هم این که لذت طرفت برات مهمه..

 

برتراند راسل 

۰۱

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۴:۱۹
به غریزه خودت و شریکت اعتماد کن همه چی ناخودآگاه اتفاق می افته!!!!
البته از جواب عباس خان هم به سادگی نمیشه گذشت، خداییش مثل این می مونه که یه کارگردان قهار داره یه بازیگر تازه کار رو راهنمایی میکنه انگار اصغر فرهادی داره به هستی مهدوی فر ژست گرفتن جلو دوربینو یاد می ده!! روح و روانت شاد عباس خان که باعث شادی روح و روانمون میشی خخخخخخخخخخخخخخخ

 

دختر ناشناس .. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۴:۲۱
واییی خدا نکشه شمارو جناب عباس

خیلی بامزه جواب دادین. حالا اینا رو واقعی گفتین یا به شوخی 😐

 

تازه عروس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۶:۰۲
هیچی خودت باش

من نمیدونم چرا همه چی میخواین از هم یاد بگیرن بابا اینا غریزیه تو فطرت همه هست

 

تازه داماد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۷:۱۹
به تازه عروس گفتند در اولین معاشقه طبق غریزه ت عمل کن!!!!!!!!!!!!!!
حالا نتیجه شو میگم:
آره در ماولین معاشقه کلا به غریزه اعتماد کنید، بعدش خوب طبق غریزه پیش میره هرکی، یکی زودی کارشو تموم میکنه یکیم ول کن نیست،

ماحصلش میشه یه پچه ناخواسته
بعدشم معصوم ع لعن کردند مردیو که در اولین نزدیکی و پاره کردن پرده بکارت ماده منی رو در رحم زن بریزه.
اینم غریزه منهای آموزش. حالا این مورد آخریو یه جوون مجرد یا یه تازه داماد کجا باید یاد بگیره جنابان دگم؟؟؟؟؟؟
دفعه بعد کسی ازین راهنماییا انحرافی کرد کتکش میزنم!
آقا عباس معرکه گفتند. به حرفشون گوش کنید.
کفش هایت کو؟ اصلاح کن طرز فکرت را

 

بنده خدا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۱۸:۴۲
خب بایدببینید دقیقا مسئله چیه

بعضی هانماتورابطه احساس ترس دارن بخاطرشنیده هاشون
بعضی مقاومت میکنن وب تاخیرمیندازن چون احساس میکنن یه نوع تحقیره زنه این رابطه وبعضی هم مث شما رابطه رودوست داره اما خجالت میکشه
ریشه این خجالت ممکنه بخاطر ضعف دراعتمادبنفس شماداشته باشه چون ممکنه شکل وفرم ورنگ اعضای سکرتتون اون طوری نباشه که متاسفانه توی فیلمهای پورن نشون داده میشه وبخاطرقیاس خودتون با پورن استارها این حس بهتون دست میده که نکنه طرف مقابل شمابادیدنش نپسنده وبهمین دلیل احساس شرم میکنید
یانه شمااعتمادبنفس داریدوخودتونواونطورکه هستید وغالب آدماهم ب همون شکلن قبول دارید اما چون مقیدبودین ودرست زندگی مردین ورابطه باجنس مخالف نداشتین براتون سخته ک همسرتونوشماروبه یک باره برهنه ببینه
شمابایستی مرحله ب مرحله پیش برید وبرهنه شدن کاملوبذاریدبرامرحله اخر ک من مراحلودیگه بازنمیکنم

 

عباس به کاربران 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۹ مهر ۹۴
  • ۲۰:۰۸
سلام

از اینکه بنده را موردتفقدقراردادیدممنونم.
به خانم دخترناشناس البته واقعیتی درقالب طنز

 

تازه عروس به تازه داماد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۰۸:۳۲
منظور من همین رفتارهای ناز و عشوه است. اینا تو وجود ماها هست نیازی نیست اداش رو در بیاریم. خودمون باشیم کافیه. اگه کسی تا حالا رابطه نداشته بوده لذت اولین معاشقه اونقد بالاست که …. .  من خودم اوایل نمیدونستم که ارضا شدن چه طوری اه و آیا ارضا شدم یا نه. برا ارضا شدن همسرم هم تلاش زیاد میکردم ولی نمیشد درنهایت با آزمون و خطا یه روشی رو برا ارضا شدنشون بدون دخول پیدا کردیم.

در مورد رعایت اصول رابطه حق باشماس. از اول با هم یه چیزایی رو قرار بذاریم. اینکه هر دو طرف تلاشش رو بکنه که طرف مقابل ارضا بشه. اینکه میخواد باکره بودن حفظ بشه و در نهایت اینکه آب رو کجا بریزه. مثلا آموزش هم مهمه ولی نه اینکه دنبال این باشیم رفتارهایی که خوندیم رو دقیق اجرا کنیم.

 

reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۱۳:۲۴
عجیبه اینجا اکثرا مجردن و بحث های جنسی اکثرا پر بازدید و پر نظر!

 

@@ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۰:۲۴
نظر عباس و  رفتار مردانه  هردوشون خوب و کاربردی بود. توصیف عباس یکم شوخی داشت ولی توصیف رفتار مردانه کاملا جذاب و مردونه بود.

 

خخخخخخ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۱:۴۱
عباس مردم از خنده. فک کنم سوال کننده وسط کار یاد کامنت شما بیفته غش کنه از خنده. گند زدیم تو کارش:)

 

بازیهای زناشویی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۰۱:۱۶
وقتی دختر فهمید همسرش میخواد اونو لخت ببینه بهتره بیاد کنار آقا بشینه (حالا یا رو کاناپه یا روی تخت یا روی زمین . فرقی نداره) بعدش بگه وای من چقدر خوابم میاد و بعد یکم خودش رو باد بزنه بگه چقدر گرم شده امروز وبعد دراز بکشه و بگه میشه اگه من خوابم برد شما لباسامو در بیارین گرما نخورم؟ سپس سریع  چشماشو ببنده. و وقتی آقا شروع کرد به در آوردن لباس خانمش در این بین گاهی وقتا خانم یک لبخند ملیح بزنه ولی کاملا  مثل یک عروسک بی حرکت باشه  تا آقا کارش رو بکنه. اینجوری هم آقا به آرزوش رسیده و هم خانم چون حرف و حرکت خاصی بین لخت شدن خودش نمیکنه حجب و حیاش پیش همسرش حفظ میشه.

 

خخخخ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۰۷:۱۱
هروقت میام این پست حداقل یه بار نظر عباس رو میخونم ….

میگن نظرای آقاعباس واسه روحیه خوبه  خخخخخ

 

دختر خردادی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۲۰:۱۹
ترا به خدا از من نخا!!!!!!!!!!!!!!!!!!

وای خدا از اون روز که این کامنت آقا عباسو خوندم همش این جمله یادم میاد می ترکم از خنده رومم نمیشه به کسی دلیل خندمو بگم همه میگن خل شدی؟؟ خخخخ:)))))

خدا حفظتون کنه

 

محمد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۲۱:۱۰
به بازیهای زناشویی. معرکه بود

 

پناه 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۲۱:۱۹
وای خدا مردم از خنده…خدا عمرتون بده.خخخخخخ

 

دختر خردادی بخون 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۰۹:۱۳
از حرفای عباس :
یکی —–ترا بخدا از من نخا  ( حالا تو دلشم دختره آشوبه واز خداشه که پسره بخواد !! اینجاش خنده داره)
یکیم —-»اینو دیگه چقدر پر رو چه طور سیخ شده ! خخخخخخ

ینی واقعا اووج خندددددس! مخصوصا اینکه عباس اقا خودش جدی پیام میده بعد این وقتا شوخی وعشوه میاره قاطی حرفاش ویهو از سبک لفظ قلم میادمیزنه بیرون! آدم میترکه از خنده

 

واقعاکه 

۱۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۰:۴۴
واقعا اینجا جای پرسیدن این جور سوالاته بعش بقیه بیان کلی با جزعیات شرح بدن درسته شمارو کسی نمیبینه ولی از لحاظ اسلامی اینجا هیچ فرقی با دنیای واقعی نداره گناهش یکیه

 

۰۰۰ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۰۲:۳۰
لایک فقط مخصوص  “بازیهای زناشویی”
من موندم بعضیا چقدر حرفه ای و در عین حال اخلاقی به مرادشون میرسن بعضیام هیچی بلند نیستن. خوش به حال اینجور زن و شوهرها.

 

به reza 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۴ آبان ۹۴
  • ۱۱:۱۳
من متاهل زیاد حوصله خوندنه اینچیزارو ندارم

انگار  میپرسن ۲+۲ چکارش کنیم بشه ۴
توضیحه واضحات

 

سارا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۵ آبان ۹۴
  • ۰۵:۵۸
تازه داماد همون میخواهی امشب بروی هستن

 

lida 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۸ آبان ۹۴
  • ۱۲:۰۸
یعنی ب خدا بعد از دو هفته از ته دل خندیدم ب کامنت اقا عباس

تو رااااا ب خداااا از من نخاااااااااا😂😂😂😂😂

 

ویان کورد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۱۹ آبان ۹۴
  • ۰۴:۴۰
خخخخخ چقد جالب بود پستاتون …

کاکه حجب وحیا بنه او لاو بگره کردانه ماچکی که ولاااا
اوا دری ناهینه خخخخ

 

منطقی باشیم بهتر نیست؟؟؟ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۲۶ آبان ۹۴
  • ۰۱:۵۱
سلام واقعا برای بعضی از دوستان متاسفم که میان خصوصی ترین لحظه های زندگی شون رو شرح میدن
مطمئن باشید شرح این اتفاقات در زندگی خصوصی شما هیچ کمکی به کسی نمیکنه
فقط وفقط باعث تحریک ادما میشه
هرچند این کار شما عمدی نبوده باشه اما کارتون خیلی اشتباهه

 

ماری 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۱۴ آذر ۹۴
  • ۱۶:۳۵
به نظر من بار اول اصلا نباید بزارید این کارو بکنه اگه مردو تا شب عروسی تشنه نگه داری یهتره.

 

ماری 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۱۴ آذر ۹۴
  • ۱۶:۳۶
من با .منظقی باشیم بهتر نیست؟؟.موافقم

 

فقط خندیدم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۲۲ آذر ۹۴
  • ۰۴:۴۱
خوده خوده خودت باش فقط همین.ب جان خودم خودت ک باشی بیشتر هم لذت میبری .ادا در نیار چون مردا زود میفهپن.معصومیتی تو اینجور وقتا تو صورت دخترا میاد ک خوردنی میییییشن

 

مونا 

۱۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۱۳ دی ۹۴
  • ۰۱:۳۳
تا دیدی شوهرت یکم بهت تمایل داره اصلا بهش مجال نده،زودی خودتو لخت کن بپر بغلش بچسب ولشم نکن خخخخخخخخخ

 

نرگس 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۱۴ دی ۹۴
  • ۱۹:۴۲
خخخخخ واقعا جالب بود نظراتتون

 

reza50000 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۲۵ دی ۹۴
  • ۰۷:۴۶
من که  خجالت میکشم در دوران عقد خانمم را لمس کنم

 

زهرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۱۰ اسفند ۹۴
  • ۱۴:۳۴
من و عاقامون عقدیم معاشقمونم در حدیه ک وقتی ایشون اونجای منو میماله یا مک میزنه ابم درمیاد وای ک چقدر من سرخ میشم ولی اون خیلی دوس داره .بیشترم دوس داره بازبون ممه هامو قلقلک بده.ب نظر من خجالت داره.خخخخ

 

عاشق همسرم 

۳۱

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۳ فروردين ۹۵
  • ۰۱:۳۵
آخی من هیچ وقت اولین معاشقه هامون یادم نمیره.ما حدود یک ماه صیغه ی هم بودیم ولی خوب تو دوتا شهر جدااز هم فقط تو پیامکامون باهم صمیمی شده بودیم.بعداز عقد شوهرم وقتی خجالت منو دید فقط دست منو گرفت و بوسید که هیچ وقت فراموش نمیکنم شب کنار هم با فاصله خخخخ خوابیده بودیم همونجوری که دستامو گرفته بود و داشتیم حرف میزدیم یهو گفت ببخشید و خیز برداشت پیشونیمو بوس کرد شب دوم هم باز تو همون پوزیشن یواش انگشتشو از رو دستم برداشت گذاشت رو لبام گفت اجازه هست ببینم چه مزه ایه من چشام گرد شده بود ساکت سرمو از خجالت انداختم پایین اونم آروم لبامو بوسید گفت طعم عسل میده بعد سرمو آورد بالا گفت خجالت میکشی منم باز سرمو انداختم پایین خندید و پیشونیمو بوسید و دستشو گذاشت رو بازوم که بغلم کنه خجالت منو که دید بیچاره صورتمو ناز کرد و خوابید ولی هنوز دستام تو دستش بود قبلشم گفت خدارو شکر که دارم به زنی دست میزنم که حلالمه.اینو که گفت دلم براش سوخت فرداش بهش پیام دادم میدونم من زنتم و حلاله هر کاری میخوای بکنی و حقته ممنون که مراعات خجالت منو میکنی دوست دارم شب سوم باز گفت میتونم طعم این عسلتو بچشم منم دلم براش سوخت وقتی خواست لبامو ببوسه منم بوسیدمش اونم تعجب کرد بیچاره سرشو کشید کنار گفت پس میخوام بخورمش منم از خجالت سرمو انداختم پایین آروم سرمو آورد بالا خندید گفت آخی خجالت میکشی و آروم لباشو گذاشت رو لبام منم ددیگهباهاش همکاری کردم اونم یواش دستشو گذاشت رو سینه هامو تا مشغول لبام بود تمام تنموآروم ماساژ داد اونقدر آروم و صبور بود که خودم خواستم براش لباسمو دربیارم.اینارو گفتم تا بدونید فقط باید یکم صبور باشید آقایون شوهر من که میگفت لذت دیدن خجالتت توی اون دوشب از بوسیدنت بیشتر بود.بعدا اون دوشب خجالتو براش جبران کردم.ولی هیچ وقت اون دوشبی رو که بخاطرمن تحمل کرد رو فراموش نمیکنم.بعدها بهم گفت من خودتو دوست دارم نه هوس باتو بودنو.دیدم اذیت میشی کاری نکردم . بادوشب تحمل هم رابطمون قوی تر شد هم لذت بخش تر.شاید اگر شب اول کاری میکرد تاآخر عمرم ازش تصویر یه هوس باز  کم اراده تو ذهنم میموند ولی الان تو ذهنم یه مردکامله.توروخدا شرم و حیای خانوماتونو درک کنید شخصیت خودتونم حفظ کنید

 

غزل 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۱۰ خرداد ۹۵
  • ۱۸:۲۵
سلام.ازکامنتاتون ممنون.من الان بایکی نامزدموقراره بعدکنکوراگه خدابخوادعقدکنیم..امیدوارم منم لحظات شیرینی روکه (عاشق همسرمم)درک کرده تجربه کنم.

 

دخملی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۱۷ تیر ۹۵
  • ۱۷:۴۶
وای نههههههههه…

حتی تصورشم واسم وحشتناکه…!!!😢
خیلی کم هستن آقایونی ک شرمو حیای خانومشونو درک کنن.
البته شاید حقم دارن.آخه اونا ک خجالتی توی اینجور مواقع ندارنو خودداری هم واسشون سخته!😊

 

مرد 

۰۱

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ مرداد ۹۵
  • ۰۳:۳۹
مردی که با این چیزا به حجب و حیا فکر کنه مرد نیست

 

مغروروتنها. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۷ مرداد ۹۵
  • ۱۳:۵۰
برادر عباس شما ماشاالله دراین زمینه استادین دکتراتونو از پاریس گرفتین یا از آمریکا؟

معاشقه ؟اتا حالا به همچین چیزی فکرنکرده بودم . ولی خدا نگهتون داره یه کم خندیدم البته ظریف.

 

زهرا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۴ شهریور ۹۵
  • ۱۰:۰۶
به منطقی باشیم بهتر نیست
با سلام و احترام
دوست عزیز شاید از نظر شما این پاسخ ها تاسف بار باشه ولی وقتی دختر و سری هیچ کجا نتونن سوالاتشونو مطرح کنن و از کسانی که در شرایط مشابه بودن یا هستن کمک بگیرن یقینا به مشکلات خاص خودشون برمیخورن که از نتایجش ممکنه از هم پاچیدن زندگیشون بشه چون هیچی نمیدونن و پدر و مادرا هم بجای اموزش دادن فقط نهی میکنن که این کارو نکن اونکارو نکن.
بهتره یکم جدای از دین و مذهب سطح فکرمونو بالاتر ببریم

 

کاربر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۲۵ شهریور ۹۵
  • ۰۰:۲۱
به زهرا
این آموزش ها رو قبل همه وکاملترازهمه پیامبروائمه(علیهم السلام) دادند.
پیامبر می فرمایند:من از همه شما نسبت به زنان بامحبت ترهستم.

 

Mehdi-Admiral 

۰۰

رتبه‌دهی

  • سه شنبه ۶ مهر ۹۵
  • ۱۷:۳۱
داداش مشکلت با  من  چیه چرا نظرمو که به اسم Mehdi  گذاشته بودمو  نذاشتی تو ایمیل که بچهها ببینن ؟ تو رو خدا  جواب بده

سلام
هدف تون از ارسال شماره تماس چیه ؟

 

Mehdi-Admiral 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
  • ۱۴:۳۶
سلام : بعضی پستا رمز عبور میخواد رمز عبورش چیه ؟

سلام ایمیل تون رو چک بفرمائید

 

Mehdi-Admiral 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۷ مهر ۹۵
  • ۱۸:۴۲
سلام : بعضی پستا رمز عبور میخواد رمز عبورش چیه ؟

سلام
http://khbartar.blog.ir/post/8827

 

@@@@ 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۱۰ مهر ۹۵
  • ۱۳:۴۵
منو همسرم دوماهه عقد کردیم با اینکه کاملا سنتی ازدواج کردیم اما خیلی همو دوس داریم و تو این دوماهم کاملا همو شناختیم اما بخاطر اینکه من خجالت میکشیدم تا حالا رابطمون در حد بوس سطحی از لب بوده خودمم نمیدونم چرا اینجوریم همش خجالت میکشم تا بخواد به یه جاییم دست بزنه با اینکه خیلی دوسش دارم و ادم مذهبیه و هیچی برام کم نمیزاره نمیتونم خجالتمو بزارم کنار خودشم چیزی بهم نمیگه اما میدونم که حقشه فقط چون دوسم داره تحمل میکنه چیکار کنم تو رو خدا کمکم کنین دارم دیوونه میشم

سلام
خجالت ممکن نیست به یکباره از بین بره ، پس به دنبال چنین روش هایی نباشید .
شما باید برای از بین بردن خجالت تمرین کنید .
برای شروع می تونید از لمس دست ها شروع کنید ( مثلا ۲ روز ) بعدش “نگاه” رو بهش اضافه کنید . یعنی در حین لمس دست ها ، نگاه هاتون باید به هم دوخته بشه …
در پست راهنمای شب زفاف برای عروس ها و داماد ها مفصل توضیح دادم .
موفق باشید

 

باراد 

۰۰

رتبه‌دهی

  • چهارشنبه ۲۱ مهر ۹۵
  • ۱۱:۴۱
به @@@@
شرم و حیا و خجالت در روابط زناشویی برای هر زن نجیب و پاکی معمولا طبیعیه ولی اگه از حدش خارج بشه مشکل سازه میشه پس
اولا رو خودتون کار بکنید چون ایشون همسر شما هستن و کارهایی که ایشون میخواد با شما بکنه یعنی بوسیدن،  لمس و نوازش بدن شما یکی از راههایی ابراز عشق و علاقه و محبت هست که آقایون برای همسرانشون انجام میدن
در این زمانها فکر و ذهن خودتون رو آروم بکنید و کاملااااااا خودتون رو رها بکنید و با امواج لمس و نوازش و عشقبازی های همسرتون جلو برید و لذت ببرید
البته بنظرم بهتره بعد مدتی شوهرتون در یک موقع خاص و سنجیده شما رو غافلگیر و در عمل انجام شده قرار بده تا راحتتر بتونید با این مسئله کنار بیابید
شاد باشید

 

……. 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۳۰ مهر ۹۵
  • ۱۱:۴۴
با منطقی فکر کنیم موافقم ..نباید انقد واضح نوشت بعضی چیزارو..

 

دلیار 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۷ آبان ۹۵
  • ۱۹:۲۷
سلام.عاشق همسرم خیییییلی از حرفات خوشم اومد .عالی بود واقعا موافقم باهااات😊😊😊😊😊

 

پسر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۷ آبان ۹۵
  • ۲۱:۲۰
به دلیل خود ارضایی زیاد حس و حالی به ازدواج ندارم

ایا با ترک خودارضایی حس و حال قبلی بر می گرده
اقا محسن ج بده

سلام
ان شاء الله

 

سحر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۲۱ آبان ۹۵
  • ۱۲:۵۵
واقعا سخته تنهایی. گاهی یه آدم تو زندگیت پیدا میشه و فکر میکنی که این عشق اول و آخرمه. بعد تو زرد از آب در میاد. نمی تونم حرفهای دوستانی رو درک کنم که فقط به دین و … اهمیت میدن. روان جوانان اینن جامعه در عذابه نه فرصتی برای تجربه دارن نه جایی برای آموزش. چه خوب شد که همه دوستان در این خصوص نظر دادن. حالا به یک شکست خورده از عشق که دوست نداره هیچ مردی لمسش کنه در عین حالی که تمایلش رو هم داره. چی میگین؟

 

سعید 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۲۴ آبان ۹۵
  • ۱۹:۵۲
فقط نظر عباس

 

قادر قلی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۱ آذر ۹۵
  • ۱۷:۴۷
فکر کنم منظورت از عقد همون ازدواج بود. سوال کن ازش چطور دوست داره. من خودم شب اول تنها می بوسمش و در آغوش می گیرم تا چند شب هم همین برنامه خواهد بود. تا باهام راحت بشه و فشار از سرش بیافته. تنها راه اینه که ازش سوال کنی. هرکی یه جوریه.

 

لیلا 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۴ آذر ۹۵
  • ۱۷:۵۱
فقط نظر عاشق همسرم

در جواب سحر
خیلیها شکست عشقی میخورند ، زندگی همینه
اون طرف دیگ رفت، ولی این دختر ک هست
آقا جوونا چرا زندگیو ب خودتون کوفت میکنید
زندگی اینقد بالا پایین داره،شما مجردا وقتی متاهل بشید ب شکستای عشقیتون میخندید البته اگ از سلامت عقل برخوردار باشید

 

محمد ( عشق) 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۵ آذر ۹۵
  • ۰۵:۴۷
با عرض سلام خدمت تمامی فعالان این سایت

نظرات با همه ی تنوعی که داشت بسیار جالب و خوب بود .
بنده هم میخواستم عرضی داشته باشم .
همونطور که میدونید انسان دارای دو بعد مادی و غیر مادیست
لذا به طبع باید نسبت به انسان ( چه زن و چه مرد ) با دید متفاوتی نگاه کرد البته منظورم فقط روابط جنسی نیست که البته اختصاصا شامل روابط جنسی هم میشه
عده ایی از عزیزان با خیال نسبتا راحت فرمودند که همه چیز رو به طبیعت غریزی بسپاریم .
در خصوص این مطلب باید گفت که انسان تنهاو تنها و تنها حیوان شعورمندیست که در کنار جسم مادی (بدن ) که حاکم غرایز است دارایه بعد نفسانی ( شعور ) نیز میباشد که این مورد باعث میشود این حیوان ناطق حتی در امور نسبتا به اصطلاح غریزی رفتاری متفاوت نسبت به سایر مخلوقات داشته باشه و اعمال غریزی را توام با مفاهیم انجام دهد . لذا کار انسان به هیچ وجه از مفاهیم خالی نیست ( البته به حقیقت انسان، نه انسان نما )  .و اما در مورد امور زناشویی هم همین مساله صادق هست و همانطور که عزیزان خودتون شاهدین تنها انسان به تحلیل و بحث و منطق میپردازد نه حیوان . چه اینکه حیوان فقط و فقط در پی اتفای شهوت حیوانیست و دیگر دنبال معنا و مفهوم بخشیدن به کار خود نیست . لذا اشخاصی هم که ( چه زن و چه مرد ) تنها به لذت لحظه فکر میکنن و چیز دیگری برایشان اهمیت ندارد باید به انسانیت خودشان شک کنند و توجه داشته باشند که اون کاری را که خودشان را در آن فعال میبینند ، چهار پایان نیز در آن فعال هستند .
لذا وجود این دلشوره هایی که عزیزان در خودشان میبینند به خواطر انسانیت اونهاست و البته عزیزانی هم که فرمودند به دست غربزه بسپاریم صرفا جهت این بود که از شدت استرس کم بشه که البته این نظر هم در مورد خودش جا برای تحلیل بیشتر داره و قابل احترامه .
به هر حال انسان باید تا زمانی که در ماده ی تن مادی حبس شده طوری برنامه ریزی کند که نه به قول معروف سیخ بسوزه و نه کباب ، یعنی هم به امور بدنی دقت داشته باشد و هم به امور شعورمندانه ی نفس ، لذا این بنده ی حقیر دوست داشتم که نظرم را در قالب یک فرم کلی عرض کنم :
طبق مقدمات ذکر شده برای اینکه هم به امور بدنی دقت شود و هم به امور نفسانی ناگزیر هستیم که به دو علم در کنار هم توجه لازم را نشان دهیم و آن دو علم ۱- طب بدنی ۲- طب روحانی ( روانشناسی ) میباشد . گاها شاید نظرات بعضی از شما عزیزان برای بعضی دیگر ناخوش و غیر منطقی به نظر برسد و این مساله میتواند گویای آن باشد که هر کس امورات زندگی را از چهارچوب دید خودش بررسی میکند که این خودش از اعجاز وجود انسان هست . اگر عشق را وجود مفهومات در زندگی تعریف کنیم در میابیم که انسان بدون عشق معنی ندارد و آن فرم کلی که خواستم به عرض برسونم این بود که (ای جان برادر اگر خواستی ببینی که عاشقی یا نه به میزان معرفتت نگاه کن و اگر هم خواستی ببینی که آیا علمی که در تو بوجود آمده صحیح است یا نه بنگر که چقدر در تو عشق بوجود آورده )
شاید بعضی از حرکات که بعضی از آقایون و خانوم ها انجام میدهند یا انتظار دارند به تبع مزاج بدنیشون خواستنی باشه و مورد انتظارشون لذا در تمامی امور معاشرتی و به خصوص رابطه ی همسری بد نیست که ما به کیفیت مزاج بدنمون نگاه کنیم . و در کنار اون هم از امور مفهومیه نفسمان هم قافل نباشیم . تا در این صورت بتوانیم در ابتدا خودمان را بشناسیم و از معرفت نفس خودمان بتوانیم به خارج از خودمان نیز پی ببریم . به هر حال سر تون رو درد آوردم . متشکرم از همه ی شما عزیزان و دست اندر کاران این سایت .
عشق زیباست اگر ما زیبا فکر کنیم .

 

نفسی خانوم 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲۰ آذر ۹۵
  • ۰۲:۵۹
وای ناشی از ( عاشق همسرم) عالی بود ای کاش همه پسر ها همین بودن ای کاش. و زهرا خانوم یکم به حرف (منطقی باشیم بهتر نیست) توجه کنیم بد نمیشه آخه ادم انقد ادم پررو و صادق وای خدا نجاتمون بده و البته به نظرم کامنت عباس آقا اونقدر هم خنده دار نبود محض اطلاع و آقا عباس ناراحت نشین ها و من مردم واسه کامنت خخخخخخ والا میگه تا نگاه میکنم به کامنت عباس آقا میمیرم از خنده والا من از خدا شما مردم از خنده به خدا چه سوالایی چه کامنتایی ادم شدنش میشه به قول اون بنده خدا گناه گناهه حالا هر جا متاسفم واقعا

 

آلاله 

۰۰

رتبه‌دهی

  • شنبه ۴ دی ۹۵
  • ۱۲:۲۶
بیشتر پستها که دارن روابط خصوصیشونو لحظه به لحظه شرح میدن فقط جنبه تحریک دارن وبس.نیازی نیست اینطور بی پرده همه چیزوگفت.تومسائل دینی هم اموزشش جوریه که باحیاست نه اینکه پرده ها رو بدرد.مراعات کنید خواهشا.

 

دلشکسته 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۵ دی ۹۵
  • ۱۲:۰۰
خواهرا شمارابه هرکی که دوستش دارین تودوران عقد حریم خودتون حفظ کنید این دوره زمونه مردی وغیرت برای خیلیها وجود نداره من یه سال عقد بودم چه محبتها که درحقش نکردم بااین وجود که از همه نظر ازش سربودم اخرسر  رفت طرف خونواده اش وبدون هیچ دلیلی طلاقم داد ولی من احمق همه اش میگفتم خداتوقران فرموده به همسران خود محبت کنید  تا رحمت من شامل حالتون بشه من هم ایقد خودم دراختیارش گذاشتم که سیراب شد ودلش زده شد بعد هم علاوه برادمها حتی قاضی ظالم که بعد هرنمازی نفرینش میکنم  تموم سنگهای روی زمین هم بسیج شدن که زندگی من از هم بپاشه اون رفت وشاید بایکی دیگه زندگی کنه که امیدوارم روز خوش نبینه  ولی من  که  چشمم اشکه یه چشمم خون  حالا شماقضاوت کنید .ولی خداراشکر من بعد طلاق اینقد به خدا نزدیم شدم  که حسابی فراموشش کردم  وفقط بایه جمله از سوره قران زنده ام که فرموده بعد ازهر سختی گشایشی هست .از همه شما عزیزان میخوام که برای خوشبختیم دعا کنید

 

آلاله 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۵ دی ۹۵
  • ۱۴:۴۳
از این تعجب میکنم آقای نجفی محترم وبزرگوار چه جور بعضی از این نظراتو که لحظه به لحظه دارن خصوصیترین حالات زندگی وروابطشونو شرح میدن رو تایید میکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
تاریخ و ساعت ارسال ؟

 

الاله 

۰۰

رتبه‌دهی

  • دوشنبه ۶ دی ۹۵
  • ۰۸:۲۷
دلشکسته عزیز بخدا درکت میکنم.خودمم چشیدم حرفاتو منتها هنوز طلاق محضری نگرفتم اما طلاق عاطفی گرفتم

 

ر ر ر 

۰۰

رتبه‌دهی

  • جمعه ۸ بهمن ۹۵
  • ۲۳:۰۱
سلام به دل شکسته فقط توکل کن به خدا قول میدم  هم شما به حقتان می رسید هم اون آقایی که به شما خیانت کرده  ،  آلاله گیر دادی همین پنج تا پیامم بگو آقای نجفی حذف کنه

 

Moslem Sedghi 

۰۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۱۴ بهمن ۹۵
  • ۱۶:۱۳
خب کاملا طبیعی وریلکس وبقیه قضایا

 

کوروش 

۱۰

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۱۷ فروردين ۹۶
  • ۰۰:۰۶
دوست عزیزم خیلی سخت نگیر این موضوع رو

مردها کینگ‌کونگ نیستند که فکر کنید فقط شما وظیفه حرمت و خجالت رو به عهده بگیرید و یقینا یکی دوروز اول اینطور نیست که فقط به هم زل بزنید و در مورد رابطه جنسی برنامه بچینید. انقدر گفتگوهای مختلف بینتون پیش میاد که تا به خودت میای میفهمی انقدر باهم راحتید که هیچوقت فکرشم نمیکردید و کاملا طبیعیه.
خودت رو به جریان زندگیت بسپر چون نمیشه توی این موارد برای کسی نسخه پیچید و نوع شروع معاشقه هر زوجی مختص خودشونه.

 

به آقای نجفی 

۰۰

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۶
  • ۱۰:۴۱
رضااااااااا شماره تلفن داده!!!!!
عجب بچه پرروییه!؟!!!!

سلام
ممنون
دسته‌ها
ازدواج

چرا مهریه ها بالاست؟

چرا مهریه ها بالاست؟

عواقب خودارضایی و استمنا
چرا مهریه ها بالاست؟

سلام
آیا شما خانوم های محترم و باکره، مرد مطلقه رو به خواستگاری خودتون راه میدید؟

منظور اینه که مثل یک پسر، اونو با اشتیاق و آغوش باز پذیرا میشید؟ یا با تردید و اکراه میپذیرید؟

آیا مرد مطلقه به اندازه مرد مجرد، شانس برای ازدواج با دختر باکره دارد؟ و یا شانسش به مراتب کمتر است؟

اگر کمتر است، چقدر کمتر است؟ ۵۰%؟ ۸۰%؟ ۹۰% ؟ ۹۹%؟

آیا میدانید از لحاظ شرعی و قانونی، سرپرستی دختر تا قبل ازدواج بر عهده پدر بوده، و بعد ازدواج

به همسر منتقل میشود، ولی در صورت طلاق، شرعا و قانونا این سرپرستی به پدر بازگشت داده

میشود و پدر نباید هیچگونه تغییری با قبل ازدواج بگذارد؟ و عینا باید مانند سابق از دخترش سرپرستی کند

و این وظیفه شرعی و قانونی اوست؟ تازه اگر پدر فوت کند ( و اموال یا حقوق بازنشستگی هم نداشته باشد)،

وظیفه به مادر دختر و بعد جد پدری منتقل میشود؟ و زن همیشه سرپرست دارد و هرگز نیاز به کار کردن و خرج خودش را در آوردن ندارد؟

خب حالا سوال پیش میاد که، پس چرا خانواده دختر مهریه بالا طلب میکنند؟

رفتار آنها دو دلیل بازر دارد:

۱- فکر میکنند بعد از طلاق، شانس ازدواج مجدد دخترشون کم میشه

و دیگه هیچ پسر مجرد! حاضر نیست باهاشون ازدواج کنه!

در صورتیکه در فرض اول دیدیم که این قضیه کاملا دو طرفه است، و شاید

هیچ دختر باکره هم حاضر نشه با پسر مطلقه ازدواج کنه!

پس چرا این دلیل غلط را برای طلب کردن مهریه بالا به کار میبرند؟؟؟

۲- فکر میکنند اگر دخترشان طلاق گرفت، باید در خانه خودش به تنهایی زندگی کند! و یا خرج خودش را خودش بدهد!

در صورتیکه همانطور که گفته شد، فراهم کردن سرپناه، و خرج دختر، کاملا مثل قبل ازدواج،

بر عهده پدرش میباشد! و دختر هیچ نیازی به خانه و خرج مستقل ندارد!

بعلاوه اینکه فکر نمیکنم هیچکس ( چه دین و چه روانشناسی ) تنها زندگی کردن را تایید کند،

و اینکار مضرات بسیار دارد و باعث انواع مشکلات روحی و روانی و حتی فساد میشود!

و یا اصلا خود خانواده دختر آیا راضی به تنها زندگی کردن دخترشان میشوند؟؟؟؟؟؟ همان هایی

که هوا تا کمی تاریک میشد نگران دخترشان میشدند که خارج از خانه است! حال چه بر

سرشان آمده که راضی به زندگی تنهای دخترشان شده اند؟؟؟؟؟

پس اصرار بی جهت خانواده دختر برای چیست؟!!

—————————————

حال یک سوال دیگر مطرح میکنیم!

همیشه در توجیه مهریه های بالا میشنویم که پشتوانه دختر است! اگر فردا شوهرش ناحسابی بود،

دختر یک چیزی دستش را بگیرد!!! و تنها و بی سرپرست نماند (حرف ۱۰۰% ضد دینی!)

حال سوال ما این است: اگر دختر شارلاتان و کلاهبردار بود چه؟ چرا هیچکس هیچوقت از خودش نمیپرسد

اگر دختر و خانواده ی دختری کلاهبردار و حقه باز بودند، و از اول قصدشان مهریه بالا و وصول آن بود، چرا مرد نباید نگران باشد؟؟

مردی که دختری رو فرضا ۱-۲ ماه، اصلا ۶ ماه است میشناسد و میخواهد عقد کند، روی چه حسابی

سرمایه داشته و نداشته ی خود را مهریه زنی کند که همان مقدار که احتمال

ناحسابی بودن مرد میرود، احتمال ناحسابی بودن او هم میرود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگر زن از اول قصدش همین بود و فردای عقد مهریه چند صد سکه ایش را طلب کرد،

مرد چگونه جواب قانون را بدهد؟ و تا چه زمان باید پول مفت به کلاهبرداری این زن بدهد؟؟؟؟؟؟

حال عادلانه بگویید، کدام طرف در این اتفاق بیشتر متضرر شده است؟

ضرر دختر : مطلقه شدن!

ضرر پسر: مطلقه شدن! اجبار قانونی به پرداخت چند صد سکه تا زمان نا مشخص (گاهی تا پایان عمر!!!!!!!!!)

پسرها، اینقدر همه چیز را ساده نپندارید و خود را واقعا متعهد به پرداخت مهریه بدانید!

حتی الان هم که به خاطر مهریه زندان نمی اندازند، و بیش از ۱۱۰ سکه رو فقط

در صورت توان مالی مرد پیگیری میکنن، ولی به هر حال چه به لحاظ شرعی مجبور به پرداختید

( حتی اگر زن کلاهبردار بوده باشه ) و چه به لحاظ قانونی تا آخر عمر، یا باید پرداخت کنید و

یا دائم مخفی کاری کنید و همیشه فقیر بمانید تا قانون نتواند از شما سکه ای بگیرد

( هر چند فکر میکنم در هر صورتی قسط بندی میکنن و تا آخر عمر ازتون میگیرن!!!!!)

همچنین دختر خانوم ها! مهریه بالا هیچ تضمینی برای شما نمیاره، جز اینکه

باعث میشه شوهرتون بیشتر زجرتون بده تا برید ببخشید و طلاق بگیرید!

همچنین این حقوقی که از شوهر طلب میکنید واقعا غیر منطقی و غیر عقلانی است

و هر جای دنیا بگید به ما میخندن! کجای دنیا کسی بعد چند ماه آشنایی، میره و کل

دارائیش رو + دارائی آیندش رو (که باید بدست بیاره و قسط مهریه شو بده) به اون فرد میبخشه؟؟؟؟؟؟

اگر شرع ما چیزی به اسم مهریه گذاشته، در کنارش گفته این نشانگر مهر مرد

به زن هست و باید پرداخت بشه! و بهترین زنان کم مهر ترین اونها هستن! و بروید مهرالسنه

رو بخونید چقدر بوده و هیچیک از پیامبر و ائمه بیش از اون مهریه نمیکردن (چه دختر بگیرن و چه دختر بدن)

باشد که با آگاهی جوانان متدین و مذهبی، حداقل این رسم غلط بین ما مذهبی ها شکسته بشه

(لطفا چند بار بدون احساسات و تعصب، و عادلانه و عاقلانه بخوانید و قضاوت کنید!!)

دسته‌ها
ازدواج

آیا جواب مثبت بدم ؟

آیا جواب مثبت بدم ؟

آیا جواب مثبت بدم ؟
آیا جواب مثبت بدم ؟

سلام دوستان

اول از هر چیزی معذرت میخوام صحبتم طولانیه مجبورم توضیح بدم که جایی مبهم نمونه.

من ۲۸ سالمه و یه خواستگار دارم سه سال ازم بزرگتر، تحصیلکرده و کارمند یه اداره با در آمد معمولی،

خانواده خودم هم تحصیلکرده هستن و از لحاظ مالی چند پله از اونا بالاتر.

ظاهر و تیپش اونی نیست که همیشه تو تصوراتم بوده و این یکی از دغدغه هامه، اصلا زشت و بدتیپ نیست

ولی مرد تصورات من نبود، مهمترین ویژگی که باعث شد به این

خواستگار فکر کنم چشم پاک و معتقد بودنش بود، چیزی که واقعا الان کم میبینم.

جلسه ی اول این آقا به من گفتن من میخوام همسرم چادری باشه و من هم مانتویی هستم

(مانتویی امروزی ولی معمولی هستم و اهل فشن و این حرفا هم نیستم )، من گفتم من همینم

که میبینی و چادر هم نمیزنم،خیلی اومدن و رفتن تا بعد از یه مدت گفت با پوششت کنار

اومدم چون فکر کردم و دیدم هیچی به اندازه ی نجابتت واسم ارزش نداره.

مرد خیلی با شخصیت و با درک و اخلاق هست، ولی از اینکه واسه چادر موضع گرفته بود خیلی میترسم،

میدونم واقعا با پوششم کنار اومده ولی از اینکه واسه ازدواجش چادری بودن همسرش

تو ملاکهاش بوده میترسم چون چادر یه ملاک نیست بلکه یه تفکره، و ترس بعدیم تفاوتهای دو خانواده اس

خانواده ی من امروزی هستن و اونا سنتی، مثلا خانواده ی من همه مانتویی اونا همه چادری،

من همیشه یه آرایش معمولی رو صورتم دارم و موهامم رنگ میکنم و به خودم میرسم ولی

خانواده اون اصلا اهل آرایش نیستن و شاید حتی براشون پسندیده هم نباشه(دقیق نمیدونم)،

پوشش من پیش مهمان یه بلوز شلوار معمولی و یه روسریه ولی اونا این لباسای منو هضم نمیکنن

( تا حالا که چند بار اومدن هیچی نگفتن ولی من خودم متوجه میشم) .

این تفاوتا باعث میشه حتی اگه بخوام بهش جواب مثبت بدم همش دغدغه ای اینو داشته باشم

که وای اگه عروسی بگیرم خانوادش چطور میان تو عروسیم فکر کنم عین مجسمه بشینن

یه گوشه نه لباسی نه چیزی در حالیکه خونواده ی من اهل عروسی گرفتن و شیک پوشی و جشن و رقص هستن…

ولی با همه ی اینا میگم ویژگی مثبتش اخلاق شخصیت و چشم پاکیش فوق العاده هست

و باعث شده بهش فکر کنم ( البته اینم بگم برادرم به شدت مخالفه و حتی منو طرد کرده

میگه نباید حتی بهش فکر میکردی،ولی بقیه میگن مرد خوبیه،

البته فکر نکنم هیچکس مثل من ریز شده باشه رو این مسائل )

حالا از متاهلا خواهش میکنم راهنمایی کنن بگن آیا این سه دغدغه من طبیعی

هستن و باید بهشون فکر کنم(تیپ و ظاهر، چادر بعنوان تفکر، تفاوت فرهنگی)

اینم بگم که خود آقا هم میدونه من از تفاوتا میترسم میگه شما طرف حسابت

منم و من شما رو پذیرفتم پس دیگه به بقیه فکر نکن..

لطفا کمکم کنید..

نظرات (۴۵) – نمایش (۱۱۹۶) – بخش نوشتن نظر

 

سوال کننده 

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۴
دوستان یه چیزی رو یادم رفت بگم..
وقتی اومدن خواستگاری مشخص بود خواهرشون خیلی خوشش نیومده وقتی علت رو پرسیدم گفتن که خواهرم گفته چرا با این تیپ پیش شما که مرد غریبه ای ظاهر شده(من با یه تیپ خیلی خیلی ساده رفتم سلام کردم، لباسی رو پوشیدم که جز بلندترین تونیک هام بود و من بعنوان مانتو قبولش دارم نه تونیک) یا مثلا میگه من اگر با شما ازدواج کنم فامیلام به تیپ شما ایراد میگیرن، من اصلا هضم نمیکنم که چه ارتباطی به فامیلش داره(واسه همینه میگم سنتی هستن و به این مسائل اهمیت میدن) میدونم خیلی دوستم داره ولی اصلا نمیتونم این حرفا و فامیلاشو هضم کنم

 

فرید 

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۸
واضحه که کفویت با هم ندارید . فقط یه نکته منظور از مانتو امروزی چیه چون الان عملا مانتو به معنای واقعی کمیابه بیشتر یه پیرهن استین کوتاهه تنگه خیلی کم مانتو موجه اصلا تو بازار گیر میاد .

 شما اگه ایمان و نجابت ایشون براتون واقعا مهمه به نظرم قبول کنید . هر چند که میدونم به احتمال زیاد سر این مسئله باهاش ازدواج نمیکنید.ولی اگر ازدواج کردید باید کشمکش های اینده رو مدیریت کنید

 

تینا 

رتبه‌دهی

  • پنجشنبه ۳۰ مهر ۹۴
  • ۲۳:۳۹
شما بیشتر فکر کنین ببیین واقعا میتونین کنار بیاین یانه این که نوشتین بلوز وشلوار می پوشین من با این  که یه دختر بلوز شلواری هستم اما به نظر من همیشه هم قشنگ نیست یه خانم بلوز شلوار پاش باشه  وحتی اگه مهمانهای غریبه هم بیاد ادم نباید همیشه تاکید خاصی روی لباس داشته باشه وفکر کنه اره درست فقط اینه همیشه به تناسب جایی که ادم هست لباس بپوشه چه اشکال داره اگر مهمان امد خونه  سرافون بپوشین یا لباس نسبتا بلند یا حتی  دامن بپوشین به نظرمن   همیشه  باید لباسی که میپوشیم ماخانمها هم باید برازنده خانمیمون باشه وهم پوشیده باشه من خودم به شخصه خیلی بدم میاد برم جایی کسایی ر ببینم که به تناسب اون جا لباس نپوشیده باشن به نظرمن این یه جور بچه بازی و به بلوغ نرسیدن فرد رو نشون میده مثلا میری یه عروسی مختلط طرف  حداقل ۳۵ سالشه یه دامنی رو کرده پاش دختره ۱۴-۱۵ ساله به زور اندازشه خیلیهم کوتاس داره  اون پاهای بی ریختش رو از زیر ساپورت نازکش نمایش میده واقعا چشم هربیننده ای هیچ وقت به اون خانم نمیگه خوش پوش به نظر من خیلی هم بدسلیقس که همچین لباسی رو پوشیده  شماهم خوب فکر اتون رو بکنین اختلاف فرهنگی خیلی نداشته باشین فرداروز دردسر بشه ببینین این ازدواج چقدر براتون مفیده  اگه پسره خوبه روش فکر کنین سراین چیزای بیخودهم خیلی اصرا نکین همیشه همه کارهایی که ادم انجام میده هم درست نیست نگران اینم نباشین من به خودم میرسم اینا به خودشون نمیرسن هر زنی دوست داره به خودش برسه مطمین باشین زنای خانوده اوناهم دوست دارن به خودشون برسن کی دوست نداره این حرفا بهنظر خلی اهمیت ندره و دلیل برتری کسی نیست در ثانی امروزه روز کتر کسی رو پیدا میکنی به خودش نرسه پس دلیل امتیاز نیست

 

کیان 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۰:۰۴
من متاهل نیستم ولی توصیه میکنم با یکی مثله خودت ازدواج کن. اختلاف مذهبی مثله کنه بهت میچسبه و تا آخره عمر ولت نمیکنه. خانوادش الان ممکنه چیزی بهت نگن ولی فردا که رسما عروسشون بشی شروع میکنن به اذیت کردن. به نظرم عروسه کسانی نشو که از رفتارت خوششون نمیاد. فردا که یه رفتاره بد باهات بکنن مسایله دیگه ای که توش اختلاف دارین مثله مسایل مالی پر رنگ میشن و باعثه نارضایتی دوچندان تو میشن. همسره ایده آل تو مردی که از لحاظ مالی از خانواده شما بالاتر و از لحاظ اعتقادی هم نظره خودت باشه.

 

دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۰:۴۵
سلام.من مجردم ببخشید که نظر میدم چون از متاهلا پرسیده بودید.من چون در اطرافیانم این ها رو دیدم نظر میدم.ااینکه اونها چه جور چادری هستن و شما و خانوادتون چه جور مانتویی خوب تاثیرگذاره.مثلا من و خواهر و مادرم هم چادری هستیم ولی اهل بزن و برقص و ارایش و شیک پوشیدنیم و کفشای مهمونیه من همیشه بالای هفت سانته و همیشه هر عروسی یا تولدی که میرم وقتی روسریمو لبنانی میبندم و چادر سر میکنم غریبه ها کلی تعجب میکنن وچون رقص ترکی و عربی من و خواهرم خیلی قشنگه و وقتی عربی میرقصیم دوتایی وسطیم و هیچکس نیست!و اتفاقا خیلی از خواستگارامو بخاطر چادری بودنم از دست دادم!!چون وقتی بیرون میرم حجابم کامله.و شاید پسرخاله هامم ندونن من از همه دخترای فامیلمون قشنگتر میرقصم.مطمعنن منی که چادری هستم هم با خانواده ای ای که چادرین و اهل رقصیدن و ارایش و شینیون و لباس شیک مجلسی پوشیدن توی مجلس زنونه نیستن به مشکل بر میخورم برای ازدواج چون هر مجلسی برم میخوان ازم ایراد بگیرن چه برسه به شما که چادری نیستی!بنظرم خوبه ازشون بپرسی توی مجلس چه طورین و بهتره از خانوماشون بپرسی و ببینی تفاوتها چه اندازهاست.چاگر فاصله زیاد باشه فردا بچه هاتونم به مشکل و دوگانگی برمیخورن.

 

دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۰:۴۸
ببخشید یه سوالی داشتم

ایشون چه طوری با شما اشنا شدن منظورم اینه که خودشون شمارو دیدن و خواستن یا به صورت سنتی بوده و به هم معرفی شدید
چون برام سواله که خیلی از اقایون میرن سراغ دخترخانومی که چادری نیست و ازش میخوان چادر سر کنه یکم برام سواله

 

مهندس 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۱:۴۰
خانوم محترم

شما تو اولیات دین و احکامت مشکل داری.
اونم مشکل اساسی.خانوادت هم همین طور.اینایی که میگی امروزی بودن نیست.لاقیدی و …هستش که ربطی به دیروز و امروز نداره.همیشه بوده.
اون‌ بنده خدا نمیدونم چی فکر میکنه پیش خودش ولی دو تا چیز رو مطمئنم.یکی اینکه واسه اون بهتره دختری در شأن و طراز خودش بگیره که تربیت صحیح و خانواده اصیلی داشته باشه.
دیگه اینکه اینجوری که میگی تفاوتهای فرهنگی تون زیاده و بعیده که در آینده دچار مشکل نشین.

 

بارن 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۲:۲۴
من خودم به اتون توصیه میکنم خیلی دقت کنید تفاوت فرهنگی چیز کمی نیس

به گفتن اقا توجه نکید چون کله اش داغه بعداز یه مدت اعصابت خورد میکنه
اما اگه من به جای شما بودم حرفش قبول میکردم البته اگه میتونی با پوشش کنار بیای چون پسر چش پاک پیدا نمیشه
اما اگه نمیتونی به هیچ عنوان قبول نکن خیلی سخته
من خودم پدرم دراومد باخانواده شوهرم کنار بیام
اصلا نمیتونستن طرز لباس پوشیدنم قبول کنن
مثلا به منم میگفتن باید از زیر دامن شلوار بپوشی
اگه زنی شلوار نپوشه مشکل داره بااین حال من جوراب میپوشیدم اصلا جوری که پاهام بیرون نباشه
اما اگه فامیلاشون با نامحرم شوخی میکرد من میگفتم میگفتن مادلمون پاکه شما دلتون پاک نیس
فقط این وبگم خیلی سخته مگه این که خودت وفق بدی باهاشون چون از لحاظ فرهنگی تفاوت دارید
باید خودت برا متلکاشون اماده کنی فکر نکن شوهرتم پشتت درمیادبعداز یه مدت اونم باهات مقابله میکنه باور کن همه حرفام واقعیت داره

 

میخک 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۰۲:۲۵
چقد باهم تفاوت فرهنگی دارید
🙂

+ فکر کنم راه سختی پیش روتونه اگه انتخابشون کنید و همزمان هم نخواهید از مواضعتون کوتاه بیایید

 

پسر ایرانی 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۰:۰۵
این خانواده از این هم که فکر میکنی تفاوت های بیشتری دارن با شما ، چون تازه توی زمان خواستگری خیلی از موارد رو بروز نمیدن

شما باید تکلیف خودتو با ایشون مشخص کنی ، بگی که من اینم و تغییر هم نمیکنم و به هیچ عنوان خانوادت حق ندارن من رو قضاوت کنن یا قصد داشته باشن تغییرم بدن
اگر میبینی نمیتونی باهاشون کنار بیای ، بزنش بهم ، یکی از اصول ازدواج هم کفو بودنه

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۰:۴۰
اولا که بنظرم نمیشه رو حرف این آقا حساب باز کرد

برادر منم زنش بی حجاب بود به زور با حجابش کرد الانم مثلا کنار اومده با حجاب نصفه نیمه ش!!! مثلا ها
ولی من به شدت رو مسئله ی حجاب حساسم و میدونم که برادرم خیلی اینو دوس داره و بهم افتخار میکنه و میدونمم که با توجه به اینکه خیلی خیلی هم منو دوس داره اگر یه اشاره به حجاب افتضاح زنش بکنم میتونم زندگیشونو جهنم کنم (مثلا میتونم موقعی که با من سر تعصباتم روی حجابم شوخی میکنه بگم آره مث زن تو خوبه که همه جاش بیرونه!!!) فقط در همین حد اگر بگم تمومه
البته شما مث زن برادر من نیستی و خودتم تا حدودی اعتقاد داری ولی چون اونا با حجاب شما کنار نیومدن (برعکس ما که تا حدود زیادی کنار اومدیم چون قبلا هم شبیه ایشون رو دیدیم و داشتیم) اینا همش دردسره
اینکه ایشون انقد رو چادر تاکید داشتن از همه خطرناک تره چون برادر من که تاکیدی هم رو چادر نداشت و فقط بهتر میدونست و هیچوقت از چادری بودن طرفش چیزی نگفت الان نقطه ضعفش همین حجاب زنش شده
در کل ایشون یه زمینه ی مناسب برای آشفته کردن زندگی آیندش داره(طرز فکر خودش و خونوادش)
از برادرتون حتما بخواین که دلایلشو بگه حتما حتما پیش یه مشاور برین و اصلا رو حرف کسی حساب باز نکنین(که طرف حسابتون منم و من الم و بلم و…) اینا همش حرفه ممکنه به محض بدست آوردن شما شما رو وادار کنه تو خونه هم مانتو بپوشین

 

ناشناس 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۰:۵۵
اینایی که میان میگن وضع مالی ما از اونا بهتره یا مال اونا از ما بهتره ، مگه تو حساب بانکی های همدیگه هستین یا تو خونه زندگیشون هستین و خبر دارین؟ یا میشینین حساب و کتاب میکنین.

جدی این برام خیلی سوال شده.
چون از ظاهر که به نظرم نمیشه چیزی رو تشخیص داد.

 

دخدر دی ماهی 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۲:۴۹
اگه فکر میکنی نمیتونی بگو نه و خلاص
زنومرد باید یجورایی مث هم باشن نمیشه که اینطوری از زمین تا اسمون با معیارای خانوادش تضاد داشته باشی
یا اون باید کوتاه بیاد و مثل تو شه یا شما مثل اون شین
موفق باشی

 

سعید آسمان 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۲:۵۷
 گفتین وقتی مهمون میاد با بلوز و شلوار؟ این ک اشکال داره چون یه دامن هم باید بپوشید
هی میگین تیپ ساده…بله الان یه مانتوی ساده و بدون دکمه و تنگ و کوتاه هم سادس
خیلی هم ساده
کلا بی حجابی رو یه چیز پسندیده و ساده جلوه دادین

 

سوال کننده 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۳:۲۶
سلام.. از پاسخ تک تک دوستان ممنونم
 آقای فرید: مانتوهای من همه یا روی زانو یا پایین زانو هستن، اصلا هم تنگ نمیپوشم و موهامم خیلی کم بیرون هستن آرایشم خیلی خیلی معمولی و همه میگن هیچ ایرادی از حجاب ندارم، تینا جان عزیزم شاید من اشتباه منظورمو رسوندم من اگر میگم بلوز منظورم اون بلوز کوتاهی که تصور میکنید نیست، شاید من اشتباه بیان کردم، لباسی که من وقت سلام کردن پوشیدم بلند بود و روی زانوم بود اصلا تنگ نبود و حجابمم کامل رعایت کرده بودم، نه اینکه فکر کنید برای اونا اینطور پوشیدم، من خودم محرم و نامحرم رو خیلی رعایت میکنم و خیلی معتقدم عزیزم.. عزیزم من نگفتم برترم، اینا رو توضح دادم که مساله روشن بشه و وگرنه منظورم این بود، اون آقا صادقانه میگه من تا حالا حتی یه تار مو از موهای خواهرامو ندیدم و حتی پیش من روسری میزنن و حرفایی از این قبیل..

 

سوال کننده 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۳:۲۸
دخمل شاد: عزیزم اون آقا میگه من خواهرام پیش من روسری برنمیدارن،یا مثلا میگه اگه یکی از فامیلامون بیاد خونمون پسرش باهاش باشه سلامم نمیکنن و نمیان پیششون حالا حتی اگر دایی خودشونم باشه نمیان سلام کنن، و این واسه من قابل هضم نیست، آشناییمون هم از طریق واسطه بود عزیزم…

مهندس عزیز: از جوابتون واقعا ممنونم و اینکه وقتتون رو واسه جواب دادن گذاشتین واقعا ازتون ممنونم ولی تربیت خانوادگی من اونطوری که شما برداشت میکنید نیست، من حد خودمو میدونم و تا حالا هرگز به خودم اجازه ندادم خارج از اعتقادم و دینم قدم بردارم..و شاید چادری نباشم ولی رو اعتقادات دینیم خیلی پایبند و معتقد هستم

،ناشناس: دوست عزیز خب میدونم دیگه، خودشون میگن، خواهر خودشون بهش گفته نکنه واسه پول دختر میخوای باهاش ازدواج کنی، یا خودش به واسطه گفتن الان فامیلام میگن واسه پول ازدواج کردی، و همیتطور به واسطه گفته من درآمدم کمه و نمیتونم واسش زندگی مثل خونه پدرش فراهم کنم، به خدا قسم من مادیاتی نیستم و پولش واسم مهم نیست اینو گفتم که نگید من مادیات تو ذهنم بود که گفتم ما از اونا بالاتریم، فقط گفتم که اینم عنوان کرده باشم که خودش میگه فامیلامون اینطور حرف میزنن…

 

سوال کننده 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۳:۳۰
دوست عزیز من منظورم از لفظ بالاتر این نبود که بگم برتر هستیم، منظورم بالاتر از لحاظ مالی بود

 

مهتاب 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۳:۵۸
به نظرم تفاوت هاتون زیاده بی خیال شو

 

دختر 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۴:۳۴
ببین دوست خوبم چطور یک آقایی که در خونه حتی خواهرش که محرمش هست یک تار موهاشو ندیده اما بعد میاد دختری رو انتخاب میکنه که حتی چادری هم نیست و طبق فرمایش خودتون کمی هم موهاش بیرونه من اگر بودم چنین پسری رو قبول نمی کردم چون فکر میکنم این جور افراد دچار دوگانگی فرهنگی هستن به احتمال زیاد در آینده ممکن شما رو هم قبول نداشته باشه و یک تیپ و پوشش دیگری رو بپسنده … من افرادی رو میشناسم که به ظاهر بسیار مذهبی هستن اما در درون و باطن اصلا معتقد نیستن و خیلی از مساعل رو نادیده میگرین هوشیار باشید ایشون جزء این دسته نباشن / بیشتر دقت داشته باشید

 

امیر – متاهل 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۴:۴۲
بسم الله

جدا از همه مسائل، یه نکته رو توجه کنید که اگه هدفشون از خواسته چادری بودن همسر اینه که می خواستن همسرشون حجاب مورد قبول اسلام رو داشته باشن، بنظر بنده در قبول کردن ایشون بیشتر تأمل کنید.
چون احتمالا دیر یا زود این آقاپسر خواهند فهمید از نظر فقها مانتو(منظور مانتوهاییه که در یکی دو دهه اخیر در ایران رایج شده) مورد قبول اسلام نیستند، چون حجم بدن رو نشون می دن و از ویژگی های حجابی که اسلام قبول داره اینه که به خوبی اندام و حجم اندام رو بپوشونه.

 

مهسا 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۵:۲۳
من با نظر تینا موافقم خیلی جواب کاملی داد

 

من ۲ 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۶:۴۰
واقعا با این چیزایی که گفتید به نظرم کفویت ندارین

  بازم تصمیم با خودتونه
 خیلی دقت کنین
دوره آشنایی رو زیاد کنین
نذارین احساسات قاطی بشه

 

دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۶:۴۳
بنظرم تفاوت فرهنگیتون خیلی زیاده

واقعا خواهراش پیش برادرشون روسری دارن!!!!
مگه میشه!!!!
بعد وقتی داییشون میاد چون پسرش پیششه نمیرن سلام و خوش امدگویی!!!
اگه واقعا اینطورین من حتی به کسی که خودش و خانوادش چادری باشن هم توصیه میکنم با همچین خانواده ای وصلت نکنن
بخدا ادم پیر میشه با همچین مذهبی هایی زندگی کنه
بنظرم اینجور مذهبیای غیراجتماعی هستن که خیلی هارو از دین زده میکنن
من چندتا دوست دارم که بعد از دوستی با من چادری شدن یا حداقل مقیدتر شدن به همه چیز.چون بهم میگن با اینکه چادری هستی چقد شادی و میگن انگار زیر چادرت یه دختر شاد و ایده ال رو قایم کردی.چون با نامحرم سنگینم و مودب و با محرم ها و دخترا کلی بگو بخند دارم و اون دوستام که رقصمو دیدن همش میگن یادشون بدم!

 

پرواز 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۷:۲۵
کفویت مذهبی چیزی نیست که بشه ندیده گرفت

دو راه بیشتر نیست
یا جواب رد بده
یا درباره حجاب و کلا هر مسئله دینی که اختلاف نظر دارید تحقیق کن و بیشتر با ایشون صحبت کن

 

سپنتا 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۷:۳۲
موسی به دین خود عیسی به دین خود.خانوم یه شکاف که چه عرض کنم من بین شما یه گسل میبینم.

 

گل رز 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۱۷:۴۳
دختر خوب تو به حرف برادرت گوش کن واصلا بهش فکر نکن چون این جور خواستگارها اولش کنار میان ولی بعد از ازدواج همه چیز رو به زور به آدم قبول میکنن  درست ومنطقی فکر ک انشالله خوشبخت بشی

 

فرناز 

رتبه‌دهی

  • جمعه ۱ آبان ۹۴
  • ۲۲:۵۹
ما به این میگیم اختلاف فرهنگی و اینجوری ازدواج نمیکنیم به هیچ وجه شما رو نمیدونم

 

سوال کننده 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۰۰:۰۱
دوستان از همتون ممنونم بخاطر اینکه وقت گرانبهاتون رو گذاشتین واسم و جواب دادین…

حرفاتون واقعا کمکم میکنه چون واقعا سردرگم شدم… من بارها جواب منفی بهشون دادم ولی باز هم پیغام و واسطه فرستادن و منم سری آخر گفتم از باتجربه ها بپرسم ببینم شاید واسه دیگران هم همچین چیزی پیش اومده باشه…
واسه خیلی ها این مسائل قابل هضم نیست همونطور که خودم واقعا غافلگیر شدم از این صحبتا ولی عین واقعیته که میگه حتی موهای خواهرمم ندیدم
از همه ی دوستان ممنونم که با نظراتشون بهم کمک کردن، خیلی کمکم کردین

 

یاحسین 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۰۱:۲۴

منم موافقم کفویتی درمیون نیست

یه نکته هم بگم.به تضادبین رقص عربی وترکی و همش وسط بودن و اون حجاب و چادر هم فکرکنید.آی ملت مسلمان رقص حرام است.پس با افتخار نیاین و پزبدین هم باحجابم هم عربی رقصیدنم تکه.

یا رومی رومی یا زنگی زنگی.یه جور باش.یه رنگ باش

 

پرتو خورشیدی*متاهل* 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۱۲:۵۰
چه مسخره بنظرم باهاشون وصلت نکنین اینا از اعتدال به دورن

 

FYI: For Your Information به دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۱۴:۳۶
 رقص در مجالس زنانه بدون آهنگ موسیقی حرام است یا حلال؟ و در صورتی که حرام باشد، آیا ترک مجلس بر شرکت کنندگان واجب است؟ج. رقص زن برای زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند مثل این‌‌که جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشکال است و احتیاط واجب در ترک آن است؛ در غیر این‌صورت هم اگر به‌‌گونه ‏ای باشد که شهوت را تحریک کند و یا مستلزم کار حرام و یاترتّب مفسده‏ ای باشد، حرام است و تَرک آن مجلس به عنوان اعتراض بر کار حرام، چنانچه مصداق نهی از منکر محسوب شود، واجب است.. آیا رقص زن برای شوهرش یا مرد برای همسرش حرام است؟ج. اگر رقص زن براى شوهرش یا برعکس، همراه ارتکاب حرامى نباشد، اشکال ندارد.

دفتر حضرت آیة الله العظمی خامنه ای(مد ظله العالی):رقص زن براى زنان اگر عنوان لهو بر آن صدق کند؛ مثل این‌که جلسه زنانه تبدیل به مجلس رقص شود، محل اشکال است و احتیاط واجب در ترک آن است. در غیر این‌ صورت هم اگر به‌گونه‌‏اى باشد که باعث تحریک شهوت شده و یا مفسده‏اى بر آن مترتب شود و یا همراه با فعل حرام (مانند موسیقى و آواز حرام) باشد یا مرد نامحرمى حضور داشته باشد، حرام است. و در حکم فوق تفاوتى بین مجلس عروسى و غیر آن نیست.

 

دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی(مد ظله العالی):تنها رقص زن براى شوهرش جایز است، و بقیّه اشکال دارد. البتّه منظور رقص لهوى است، نه هرگونه حرکات منظّم و موزون و در مورد موسیقی هم توجه داشته باشید کلیّه صداها و آهنگ هایى که مناسب مجالس لهو و فساد است حرام، و غیر آن حلال است. و تشخیص آن با مراجعه به اهل عرف، یعنى افراد فهمیده متدیّن، خواهد بود.

 

دفتر حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی(مد ظله العالی):موسیقی مطلقاً حرام است و فقط رقصیدن زن برای شوهرش در صورتی که همراه با حرامی نباشد، جایز است.

 

دختر خردادی 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۱۹:۵۲
به عنوان یه خواهر کوچکتر بهتون میگم اصلا هیچ کفویتی ندارید
چون پسری که اعتقاد داشته باشه خانومش باید چادری باشه به هیچ وجه کوتاه نمیاد که پوششی مثه شما داشته باشه و بگه من کنار ماومدم با نوع پوششتون!! این یعنی اینکه من اعتقاداتم رو با شرایط دیگران وفق میدم و این جای بسی تامل داره….

از لحاظ فرهنگی هم که اصلا با هم جور نیستید!!!!

ان شاالله بهترین تصمیم رو بگیرید

 

دختر خردادی به دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۲۰:۰۲
ان شاالله که همیشه شاد باشید و حجابتون هم کامل باشه دوست خوبم:) ولی یه نکته ای رو دوس داشتم بگم شاید خودتون متوجه این تناقض موجود بین چادری بودنتون و رقاص حرفه ای بودن شما نشده باشید ولی همینکه می گید دیگران بعد از مجلس تعجب می کنن که ما چادری هستیم اصلا صورت خوشی نداره اینطوری دید دیگران هم نسبت به چادر و افراد چادری خیلی بد میشه و اون چادر رو به عنوان تیپ شما قبول می کنن نه اعتقاداتتون….چه خوبه که آدم اون حجب و حیایی که با چادر در بیرون داره رو در مجالس زنونه و بدون چادر داشتن هم داشته باشه
رقص بد نیست اما تا یه حدیش خوبه….
بین چادری بودن و رفتار چادری داشتن تفاوت زیاده….اینا رو مثه یه آبجی بهتون گفتم و البته بیشتر به خودم هم گوشزد کردم:)
موفق باشی

 

پریداس 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۲۰:۳۲
جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان….؟؟ خواهرا جلوی  برادر روسری سرشون میکنن و برادر یه تار موی خواهراشو ندیده…؟؟؟؟!!!!!! :O

 

دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • شنبه ۲ آبان ۹۴
  • ۲۱:۱۳
به یاحسین و fyi: دوست عزیز برداشتتون از پز دادن اشتباهه.ادم اصولا نسبت به رفتاری اینطور برداشت میکنه(منظور اینکه فکر میکنه کسی پز میده)که احساس غبطه داره!!!

شمایی که میگی موسیقی حرامه یه سوال؟اونوقت ادم چه جوری میخواد برقصه مداحی بزاره با صدای مداحی برقصه!!البته برای همسرش چون میگید رقص فقط برای همسر مجازه.اتفاقا چون اقا گفتن رقص زن در مجلس زنونه اگه مفسده نداشته باشه بلااشکاله منم میرقصم و تا حالا هم که مفسده ای نداشته.فکر هم نمیکنم زنی با دیدن رقص معمولی مثلا ترکی یه زنه دیگه بخواد تحریک شهوانی بشه!!!مگر اینکه مشکل یا بیماری روانی داشته باشه!!!در ضمن رقصهای محلی و موسیقی جزو هنر محسوب میشه و شمایی که میگی موسیقی حرامه بهتره گهگاه به کنسرتها و جشنواره های رقصهای محلی که در برج میلاد و…برگزار میشه یه سر بزنید و ببینید که چه مفسده ای داره واقعا!!بعد اینکه یه خانم و یا اقا از کجا باید رقص رو یاد بگیره اگه رقص زن در زنها و مرد در مردها حرامه!!مادرزادی باید بلد باشه!در ضمن خوبه بدونید که رشته دانشگاهی یکی از مراجع عظام موسیقی بوده و حالا به دلایلی خیلی گفته نمیشه و بعضی از دوستان سعی در کتمانش دارن در حالی که خود مرجع محترم تایید کردن

 

پرتو خورشیدی*متاهل*به دخمل شاد 

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۰۹:۴۵
عزیزم از مراجع بالاتر الگوهای دینی ما و معصومین ما هستن

من یکّی که هیچوقت در مخیّله م نمیگنجه که حضرت زهرا(س) تو زنونه رقصیده باشه و همینطور بقیه ی زنان مومن
در گناه بودن رقص و موسیقی و … شکّی نیست ولی از انجام این کارها بدتر توجیه کردن این کاراس
هیچ معصومی توصیه به رقص یا موسیقی حتی در نوع حلالش(رقص برای همسر و گوش کردن موسیقی حلال) نکرده این نشون دهنده ی بی ارزش بودن این اعماله پس خواهشا یه بازنگری داشته باشین

 

یاحسین 

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۱:۰۶

رقص و موسیقی مطرب چی هس که بخوای غبطه شو بخوری؟؟؟؟

اون رقصی هم که زن براشوهرش مجازه بایدحرامی توش نباشه.دوتاتکون الکی و ادااصول هم مردتو قانع میکنه.البته اگه مردتم اعتقاداتش مثل خودت باشه.

راه روشنه.نیازی به دودوتاچهارتای زیادنیس.انتخاب باشماست

 

ناشناس 

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۲:۱۳
بیخیالش شو که اگه بله رو رو دادی در اینده نه شما ارامش خواهید داشت نه اون اقا فعلا داغه که این حرفارو میزنه نمونه شو تو فامیل داریم بنده خدا خانمه میگه نه مهمونیای شوهرم بهم خوش میگذره نه مهمونیای خودمون چون اونجوری که میخواد نمیتونه باشه چند بار تا پای طلاق پیش رفتن ولی به خاطر پسرشون منصرف شدن اگه فکر میکنی میتونی مثل خانواده اقا خودت و پوششتو تغییر بدی قبول ل کن

 

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۳:۱۸
کجای اسلام گفته خواهر جلوی برادرش روسری بزنه. این نشون دهنده دیندار بودن نیست .شما تفاوت فرهنگی دارید تفاوت فرهنگی مسئله ی مهمی هست. تفاوت طرز فکر و نگاه .اختلاف فرهنگی ادمو پیر می کنه .جواب منفی بده هرچند که واسطه بفرسته وقتی این همه اختلاف دارین ازدواج اشتباهه

 

رضا 

رتبه‌دهی

  • يكشنبه ۳ آبان ۹۴
  • ۱۴:۰۲
خانم محترم عاجزانه ازتون خواهش میکنم به خاطر یک عمر آرامش خودتون و همینطور اون آقا به این ازدواج تن ندید. اینو کسی داره به شما میگه که ۱۰ سال تجربه همچین ازدواجی رو داره. من همسرم رو واقعا دوست دارم. ایشون از همه نظر خوب هستند قانع، نجیب، شوهر دوست و … اما ما از همون اول از نظر مذهبی با هم تفاوت های زیادی داشتیم. من دوست داشتم همسرم آرایش نکنه، مانتو کوتاه نپوشه، لباس تنگ نپوشه و … ولی ایشون در عین نجابت درونی که داشت خیلی به این چیزها پایبند نبود. الان بعد از ۱۰ سال هنوز سر این مساله مشکل داریم و من واقعا از اینکه چرا با کسی که مثل خودم فکر نمی کنه ازدواج کردم پشیمونم. هم اون تو این ۱۰سال خیلی اذیت شد هم من. در حالیکه اگر هر کدوم از ما با کسی ازدواج می کردیم که مثل خودمون فکر می کرد شاید خیلی بیشتر از زندگیمون لذت می بردیم. باز هم میگم سعی کنید با کسی ازدواج کنید که مثل خودتون فکر کنه یا حداقل دیدش به زندگی، دین و … به شما نزدیک باشه